خوانش درست بیت و شعر، قدم اول در مواجهه با هر شعر است. در سلسله مقاله های «خوانِ خوانش» به بررسی نکات ریز و درشت خوانش درست ابیات و اشعار فارسی می پردازیم. از آنجا که این مقالات کاملا کاربردی هستند، برآنیم که تا حد ممکن کوتاه باشند و اصل مطلب را خیلی سریع بیان کنیم و البته مقاله را با مثال های مختلف پربار کنیم.
درست خوانی مردم
این واژه را بخوانید: «مردم».
شما این واژه را به چند شکل می خوانید؟ یا بهتر است این گونه بپرسم که در نگاه اول، این واژه را به چه شکلی تلفظ می کنید؟ و از نظر شما درست خوانی مردم به کدام شیوه است؟ احتمالا شما این واژه را به صورت «مَردُم» تلفظ می کنید. خُب، این صورت رایج و غالب تلفظ واژه «مردم» است. وقتی به اشعار فارسی نگاه می کنیم و مثلا در سایت گنجور این واژه را جستجو می کنیم، می بینیم که در بیشتر آثار ادبیات فارسی هم این واژه با همین تلفظ «مَردُم» آمده است؛ البته با معانی مختلف؛ مثلا گاهی اوقات در معنای انسان و معانی نزدیک به آن (مثل اشخاص، اهالی و … ) به کار رفته است:
بر این و بر آن روز هم بگذرد خردمند مردم چرا غم خورد
فردوسی
و گاهی در معنای «مردمک چشم» آمده است:
ز گریه مردم چشمم نشسته در خون است ببین که در طلبت حال مردمان چون است
حافظ
شکل دیگری هم می توان خواند؟
علاوه بر این تلفظ، می توان این واژه را به شکل های دیگری هم خواند؛ پس باید در هنگام خوانش شعر در درست خوانی مردم دقت کنیم. ما می توانیم این واژه را با تلفظ «مُردَم» نیز بخوانیم:
از جمادی مردم و نامی شدم وز نَما مردم به حیوان برزدم
مولوی
در این بیت کلمه «مردم» را با ضمه «م» و فتحه «د» باید بخوانیم؛ یعنی «مُردَم». شاعر می گوید که مرگ، به معنای نابودی انسان نیست و او را به مراتب بالاتری می رساند.
همچنین این واژه را می توان با تلفظ «مَردَم» به معنای «مرد هستم» خواند:
مرد و زن گر به جفا کردن من برخیزند گر بگردم ز وفای تو نه مردم که زنم
سعدی
شاید هم بتوان این واژه را «مَر دُم» خواند. در این حالت «مر» یک نشان اضافه و زاید است و معنای خاصی ندارد (هرچند این خوانش را در بیتی نیافتم، اما ذهن کنجکاو انسان، هر لحظه پیشنهادهای متنوعی ارائه می کند. شما اگر در بیتی این خوانش را یافتید، من را خبر کنید).
البته ذکر این نکته لازم است که در بیشتر موارد، خوانش درست این واژه، به شکل «مَردُم» است.
نوبت شما
حالا که با شکل های مختلف خوانش کلمه «مردم» آشنا شدید، بد نیست، در ابیات و مثال های زیر، خوانش صحیح این کلمه را تمرین کنید:
حافظ نهاد نیک تو کامت بر آورد جانها فدای مردم نیکو نهاد باد
حافظ
***
از مایه بیچارگی قطمیر مردم میشود ماخولیای مهتری سگ میکند بلعام را
سعدی
***
آنچه می گویم به قدر فهم توست مردم اندر حسرت فهم درست
مولوی
***
ز مردم، چشم مستت خون دل می خورد مژگان را به زهر آلودی و آن مست را خون خواره تر کردی
فیض کاشانی
***
مجو ملایمت از مردم خسیس نهاد که بوی گل ز خس و خار برنمی خیزد
صائب تبریزی
از اینکه تا پایان مقاله درست خوانی مردم ، همراه ما بودید بسیار خوشحالیم. شما می توانید در بخش «قلمرو فکری» به مقاله های متعدد دیگری در زمینه خوانش شعر دسترسی پیدا کنید.