درس خنده تو را خواندهاید؟ قرار است در این مقاله، با تمام جزئیات این درس مهم کتاب فارسی 3 آشنا شویم. این مقاله بهترین منبع برای یادگیری درس خنده تو در امتحان نهایی فارسی دوازدهم است.
آموزش، فقط محدود به چارچوب کلاس نیست. ما در سایت فارسی ۱۰۰ زمینهای برای بهرهگیری دانشآموزان از آموزش رایگان و همیشگی فراهم کردهایم.
در این پست آموزشی، شرح و معنی درس خنده تو و گنج حکمت مسافر، درس هفدهم فارسی دوازدهم (فارسی 3) توسط دکتر سید علی هاشمی به شما ارائه میشود.
متن درس خنده تو
نان را از من بگیر، اگر میخواهی،
هوا را از من بگیر، امّا
خندهات را نه.
گل سرخ را از من مگیر
سوسنی را که میکاری…
از پس نبردی سخت بازمیگردم
با چشمانی خسته
که دنیا را دیده است
بیهیچ دگرگونی،
امّا خندهات که رها میشود
و پروازکنان در آسمان مرا میجوید
تمامی درهای زندگی را
به رویم میگشاید.
عشق من، خندۀ تو
در تاریکترین لحظهها میشکفد
و اگر دیدی، به ناگاه
خون من بر سنگفرش خیابان جاریست،
بخند؛ زیرا خندۀ تو
برای دستان من،
شمشیری است آخته.
خندۀ تو، در پاییز
در کنارۀ دریا
موج کفآلودهاش را
باید برفرازد
و در بهاران، عشق من!
خندهات را میخواهم
چون گلی که در انتظارش بودم،
گل آبی، گل سرخِ کشورم که مرا میخواند.
بخند بر شب
بر روز، بر ماه،
بخند بر پیچاپیچِ خیابانهای جزیره،
امّا آنگاه که چشم میگشایم و میبندم،
آنگاه که پاهایم میروند و بازمیگردند،
نان را، هوا را،
روشنی را، بهار را،
از من بگیر
امّا خندهات را هرگز
تا چشم از دنیا نبندم.
هوا را از من بگیر، خندهات را نه! پابلو نرودا
تدریس درس خنده تو
گنج حکمت مسافر
دلم می خواهد بر بال های باد بنشینم و آنچه را که پروردگار جهان پدید آورده، زیر پا گذارم تا مگر روزی به پایان این دریای بی کران رسم و بدان سرزمین که خداوند سرحدّ جهان خلقتش قرار داده است، فرود آیم. از هم اکنون، در این سفر دور و دراز، ستارگان را با درخشندگی جاودانی خود می بینم که راه هزاران ساله را در دل افلاک می پیمایند تا به سرمنزل غایی سفر خود برسند امّا بدین حد اکتفا نمی کنم و همچنان بالاتر می روم. بدانجا می روم که دیگر ستارگان افلاک را در آن راهی نیست.
در یک جادۀ خلوت، رهگذری به من نزدیک میشود؛ میپرسد مسافر، بایست. با چنین شتاب به کجا میروی میگویم دارم به سوی آخر دنیا سفر میکنم. میخواهم بدانجا روم که خداوند آن را سرحد دنیای خلقت قرار داده است و دیگر در آن ذی حیاتی نفس نمیکشد.
میگوید: «اوه، بایست؛ بیهوده رنج سفر بر خویش هموار مکن. مگر نمیدانی که داری به عالمی بی پایان و بی حد و کران قدم میگذاری؟»
ای فکر دورپرواز من؛ بالهای عقاب آسایت را از پرواز بازدار و تو ای کشتی تندرو خیال من، همین جا لنگر انداز؛ زیرا برای تو بیش از این اجازه سفر نیست.
یوهان کریستف فریدریش شیللر
چند نکته تکمیلی
ما در این مقاله، به بررسی معنی درس خنده تو و گنج حکمت مسافر درس هفدهم فارسی دوازدهم پرداختیم و متن کامل مندرج در کتاب را آوردیم. برای دریافت متن کامل کتاب فارسی میتوانید به سایت دفتر تالیف کتابهای فارسی مراجعه کنید. همچنین میتوانید مجموعهای از ترجمه آثار پابلو نرودا را مطالعه کنید. البته من از شما میخواهم که بعد از خواندن مقاله معنی درس خنده تو، به سراغ مطالعه این اشعار بروید.
همچنین ما، علاوه بر معنی درس خنده تو فارسی دوازدهم، شرح و معنی درسهای دیگر کتاب فارسی دوازدهم را در سایت فارسی 100 قرار دادهایم. برای مطالعه مقالههای مرتبط با پایه دوازدهم سایت فارسی 100 روی لینک کلیک کنید یا آن را لمس کنید.