معنی ستایش به نام کردگار ستایش فارسی دهم

معنی شعر ستایش به نام کردگار (ستایش فارسی دهم)

شعر به نام کردگار را خوانده‌اید؟ قرار است در این مقاله، با تمام جزئیات این شعر مهم کتاب فارسی 1 آشنا شویم. این مقاله بهترین منبع برای یادگیری شعر ستایش به نام کردگار در امتحان نهایی فارسی دهم است.

آموزش، فقط محدود به چارچوب کلاس نیست. ما در سایت فارسی ۱۰۰ زمینه‌ای برای بهره‌گیری دانش‌آموزان از آموزش رایگان و همیشگی فراهم کرده‌ایم.

در این پست آموزشی، شرح و معنی شعر ستایش به نام کردگار فارسی دهم (ستایش فارسی 1) توسط گروه آموزشی راه روشن (دکتر سید علی هاشمی، دکتر امید نقوی و بهرام میرزایی) به شما ارائه می‌شود.

متن ستایش به نام کردگار

به نامِ کردگارِ هفت افلاک که پیدا کرد آدم از کـَفی خاک
الهی، فَـضلِ خود را یارِ ما کن ز رَحمت، یک نظر در کار ما کن
تویی رَزّاقِ هر پیدا و پنهان تویی خلّاقِ هر دانا و نادان
زهی گویا ز تو، کام و زبانم تویی هم آشکارا، هم نهانم
چو در وقتِ بهار آیی پدیدار حقیقت پرده برداری زِ رُخسار
فروغِ رویَت اندازی سویِ خاک عجایب نَقش‌‌ها سازی سوی خاک
گـُل از شوقِ تو خَندان در بهار است از آنـَش رنگ‌‌هایِ بی‌‌شمار است
هر آن وصفی که گویم، بیش از آنی یقین دانم که بی‌‌شک، جانِ جانی
نمی‌‌دانم، نمی‌‌دانم، الهی تو دانی و تو دانی، آنچه خواهی

الهی‌نامه، عطار نیشابوری

کلیات شعر ستایش به نام کردگار

قالب شعر: مثنوی. نوع ادبی: غنایی. وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن.

عطار نیشابوری: شیخ فریدالدّین محمّد عطّار نیشابوری (618-537 ه.ق) شاعر و عارف مشهور قرن شش و اوایل قرن هفت هجری قمری است. مهم‌‌ترین اثر منظوم او، مثنوی عرفانی و نمادین منطق‌ الطّیر، از شاهکارهای ادب فارسی است. موضوع این مثنوی رفتن پرندگان به جستجوی سیمرغ و طی هفت سرزمین است.

اثر مهمّ عطّار به نثر، تذکره‌‌الاولیا نام دارد که به سرگذشت مشایخ و بزرگان عرفان می‌پردازد. از آثار دیگر عطّار، علاوه بر دیوان اشعار، می‌توان به مثنوی‌های الهی‌نامه، مصیبت‌نامه، مختارنامه و اسرارنامه اشاره کرد.

معنای کلمات ستایش به نام کردگار

کردگار: آفریننده، از نام‌های خداوند. افلاک: جمع فلک، آسمان‌‌ها. پیدا کرد: آفرید، خلق کرد. الهی: خدایا، ای خداوند. فضل: بخشش، لطف، کَرَم، نیکویی. زِ: از. رحمت: مهربانی. نظر: نگاه، نگاه کردن. رزّاق: روزی‌دهنده. پیدا: آشکار. خلّاق: آفریننده. زهی: (شبه جمله) خوشا، چه خوب، آفرین. گویا: گوینده، سخن‌‌گو. کام: سقف دهان، مجاز از دهان، زبان. آیی: می‌‎شوی. رخسار: چهره، صورت. فروغ: روشنایی، نور، پرتو. روی: چهره، سیما.

عجایب: چیزهای شگفت‌‌آور. نقش:‌ شکل، تصویر، پیکره. شوق: میل، محبت، علاقه. خندیدن گل: شکوفا شدن گل. وصف: بیان کردن، شرح دادن. یقین: بی‌‌تردید، حتماً. جانِ جان: اصل وجود.

شعر به نام کردگار ستایش فارس دهم

معنی ستایش به نام کردگار + نکات ستایش به نام کردگار

به نامِ کردگارِ هفت افلاک که پیدا کرد آدم از کـَفی خاک

بیت 1- به نام خداوندِ آفریننده هفت آسمان (تمام هستی) سخنم را آغاز می‌کنم؛ او که انسان (حضرت آدم) را از یک مشت (مقدار کمی) خاک آفرید.

نکات: تلمیح: بیت به آیه ‏های «فَإِنَّا خَلَقْنَاكمُ مِن تُرابٍ» (ما شما را از خاك آفریدیم) (سوره حج/ آیه ۵) و «إنّی خالقٌ بشراً مِن طین» (همانا من آفرینندۀ بشر از گل هستم) (سوره ص/ 71) تلمیح دارد. واج ‏آرایی: حرف «ک». مجاز: «هفت افلاک» مجاز از «تمام هستی» و «کف» مجاز از «مقدار کم». ایهام: واژۀ «آدم» به دو معنای «حضرت آدم» و «انسان» ایهام دارد.

الهی، فَـضلِ خود را یارِ ما کن ز رَحمت، یک نظر در کار ما کن

بیت 2: خداوندا لطف و بخشش خود را همراه ما کن و از روی رحمت و محبت نگاه و توجهی به کار ما بکن.

نکات: الهی: منادا و شبه جمله. ترکیب اضافی: «فضل خود»، «یار ما»، «کار ما». ترکیب وصفی: «یک نظر».

تویی رَزّاقِ هر پیدا و پنهان تویی خلّاقِ هر دانا و نادان

بیت 3: تو روزی‌‏دهندۀ هر موجود پنهان و آشکار هستی. تو آفرینندۀ هر موجود دانا یا نادان هستی.

نکات: تضاد: «پیدا و پنهان» و «دانا و نادان». ترصیع: همه واژه‎‌های دو مصراع با هم سجع متوازی دارند یا تکرار شده‌‎اند. تناسب: «رزاق، خلاق».

زهی گویا ز تو، کام و زبانم تویی هم  آشکارا، هم نهانم

بیت 4: چه خوش است که دهان و زبان من از تو گویا شده است (چه خوش است که دهان و زبان من از تو می‌‎گوید). ظاهر و باطن من تو هستی.

نکات: مراعات نظیر: «کام و زبان». تضاد: «آشکارا و نهان». مجاز: «کام» مجاز از «دهان». ایهام: در مصراع اول ایهام وجود دارد.

چو در وقتِ بهار آیی پدیدار حقیقت پرده برداری زِ رُخسار

بیت 5: وقتی در بهار آشکار می‌شوی، در واقع از چهرۀ خود پرده بر‌می‌داری (خود را به انسان‌‌ها نشان می‌دهی). نکات: قید: «حقیقت». کنایه: «پرده برداشتن» به معنای «آشکار کردن».

شعر به نام کردگار هفت افلاک

فروغِ رویَت اندازی سویِ خاک عجایب نَقش‌‌ها سازی سوی خاک

بیت 6: پرتوی از چهرۀ (زیبا و درخشان) خود را بر زمین می‌‌اندازی (و به وسیلۀ آن) تصاویر شگفت‌‌انگیزی در زمین به وجود می‌‌آوری.

نکات: استعاره: «فروغ رویت». استعاره: «نقش‌ها» استعاره از گل‎‌ها و گیاهان. مجاز: «خاک» مجاز از «زمین و دنیا».

گـُل از شوقِ تو خَندان در بهار است از آنـَش رنگ‌ هایِ بی‌‌شمار است

بیت 7: از شوق تو گل در بهار شکوفا می‌شود و از همین شوق و اشتیاق است که رنگ‌‌های گوناگون پیدا می‌کند.

نکات: استعاره و تشخیص: «گل». کنایه: «خندان شدن گل» کنایه از «شکوفا شدن». تناسب: «گل، رنگ، بهار». حسن تعلیل: رنگارنگی گل‌‎ها به خاطر شور و اشتیاق آنهاست.

ستایش به نام کردگار هفت افلاک فارسی دهم

هر آن وصفی که گویم، بیش از آنی یقین دانم که بی‌‌شک، جانِ جانی

بیت 8: هر شرح و توصیفی از تو بگویم، از آن بیشتر (بهتر) هستی. مطمئنم که بی‌‌تردید تو اصل وجود هستی.

نکات: جناس ناهمسان: «آن» و «جان». تلمیح: به آیه «سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا یَصِفُونَ» (سوره صافات / آیه 159) و آیه 100 سورۀ انعام.

نمی‌‌دانم، نمی‌‌دانم، الهی تو دانی و تو دانی، آنچه خواهی

بیت 9: خداوندا من (از حکمت اتفاقات جهان) چیزی نمی‌ دانم و آگاهی ندارم. تنها تو می‌‌دانی چه چیزی برای انسان (مقدّر کرده‌ای و) می‌‌خواهی.

نکات: واژه ‎آرایی (تکرار): «نمی‎ دانم»، « تو دانی». واج ‎آرایی: «ی».

چند نکته تکمیلی ستایش به نام کردگار

ما در این مقاله، به بررسی معنی شعر ستایش به نام کردگار از کتاب فارسی دهم پرداختیم و متن کامل شعر مندرج در کتاب را آورده‌ایم. برای دریافت متن کامل کتاب فارسی می‌توانید اینجا کلیک کنید. همچنین برای خواندن متن کامل شعر، در سایت گنجور کلیک کنید و اگر می‌خواهید کتاب الهی‌نامه عطار را به طور کامل بخوانید، اینجا کلیک کنید. البته من از شما می‌خواهم که بعد از خواندن این مقاله، به سراغ مطالعه بخش‌های دیگر کتاب بروید.

همچنین ما، علاوه بر معنی شعر ستایش فارسی دهم، شرح و معنی درس‌های دیگر کتاب فارسی دهم را در سایت فارسی 100 قرار داده‌ایم. برای مطالعه این مقاله ها، اینجا کلیک کنید.

دیدگاهتان را بنویسید