درس حمله حیدری و شعرخوانی وطن

معنی درس حمله حیدری (درس 14 فارسی یازدهم)

درس حمله حیدری را خوانده‌اید؟ قرار است در این مقاله، با تمام جزئیات درس 14 فارسی 2 آشنا شویم. این مقاله بهترین منبع برای یادگیری درس حمله حیدری در آزمون نهایی فارسی یازدهم است. 

آموزش، فقط محدود به چارچوب کلاس نیست. ما در سایت فارسی ۱۰۰ زمینه‌ای برای بهره‌گیری دانش‌آموزان از آموزش رایگان و همیشگی فراهم کرده‌ایم.

در این پست آموزشی، شرح و معنی درس حمله حیدری و شعرخوانی وطن، درس چهاردهم کتاب فارسی یازدهم (فارسی 2) توسط گروه آموزشی راه روشن (دکتر سید علی هاشمی، دکتر امید نقوی و بهرام میرزایی) به شما ارائه می‌شود.

متن درس حمله حیدری

دلیران میدان گشوده نظر که بر کینه، اوّل، که بندد کمر
که ناگاه عَمرو، آن سپهرِ نَبَرد   برانگیخت اَبرَش، برافشاند گَرد
چو آن آهنین کوه، آمد به دشت همه رزمگَه کوهِ فولاد گشت
بیامد به دشت و نفس کرد راست پس آن گه باِستاد، همرزم خواست
حبیبِ خدایِ جهان‌آفرین نگه کرد بر روی مردانِ دین
همه بُرده سر در گریبان فرو نشد هیچ‌کس را هوس، رزمِ او
به جز بازویِ دین و شیر خدا که شد طالبِ رزمِ آن اژدها
برِ مصطفی بهرِ رُخصَت دوید  ازو خواست دستوری امّا ندید

عَمرو برایِ بارِ دوم مبارز می‌طلبد. پیامبر از لشکر می‌پرسد که چه کسی حاضر است با عَمرو بجنگد؟ لیکن جز علی (ع) کسی اعلام آمادگی نمی­‌کند. پیامبر (ص) به علی هشدار می‌دهد که او عَمرو است. علی (ع) جواب می‌دهد: «من هم علیّ بن ابی طالبم» و پس از گفت‌و­گوهای بسیار، از پیامبر (ص) اجازۀ نبرد می‌گیرد.

در میدانِ نبرد، عمرو از جنگ با علی امتناع می‌کند؛ با این بهانه که نمی­‌خواهم به دست من کشته شوی، امّا علی (ع) در پاسخ می‌گوید: «ریختن خون تو برای من از مُلک روی زمین بهتر است.»؛ عَمرو این‌بار خشمگینانه از اسب پایین می‌­آید و:

به سوی هُژَبرِ ژیان کرد رو  به پیشش برآمد شهِ جنگجو
دویدند از کینِ دل سویِ هم درِ صُلح بَستند بر رویِ هم
فلک باخت از سهمِ آن جنگ، رنگ بوَد سهمگین جنگ شیر و پلنگ
نخست آن سیه­ روز و برگشته‌بخت بَرافراخت بازو چو شاخِ درخت
سپَر بر سر آورد شیرِ اِله عَلَم کرد شمشیر آن اژدها
بیفشُرد چون کوه پا بر زمین بخایید دندان به دندانِ کین
چو ننمود رُخ شاهدِ آرزو به هم حمله کردند باز از دو سو
نهادند آوردگاهی چنان که کم دیده باشد زمین و زمان
ز بس گَرد از آن رزمگه بردَمید  تنِ هر دو شد از نظر ناپدید
زرِه لَخت‌لَخت و قَبا چاک‌چاک سَر و روی مردان پُر از گَرد و خاک
چنین آن دو ماهر در آدابِ ضرب زِ هم رد نمودند هفتاد حَرب
شجاعِ غَضَنفَر، وصیِّ نَبی نهنگِ یَم قدرتِ حق، علی
چنان دید بر روی دشمن زِ خشم که شد ساخته کارش از زَهرِ چشم
برافراخت پس دستِ خیبَرگُشا پیِ سر بریدن بیفشرد پا
به نام خدای جهان‌آفرین بینداخت شمشیر را شاه دین
چو شیر خدا راند بر خَصم، تیغ به سر کوفت شیطان، دو دست دریغ
پرید از رُخِ کفر، در هند، رنگ تپیدند بُت­خانه­‌ها در فرنگ
غَضَنفَر بِزَد تیغ بَر گردنش درآورد از پای، بی­‌سر تنش
دَم تیغ بر گردنش چون رسید سَرِ عَمرو صد گام از تن پرید
چو غلتید در خاک آن ژِنده‌فیل بزد بوسه بر دستِ او، جبرئیل
حمله حیدری، باذل مشهدی

معنی درس حمله حیدری

کلیات درس حمله حیدری

قالب شعر: مثنوی. نوع ادبی: حماسی. وزن: فعولن فعولن فعولن فَعَل.

زندگی و شعر باذل مشهدی: میرزا محمد رفیع معروف به رفیع خان و متخلص به باذل، از امرا و پارسی‌گویان شبه‌قارۀ هند در قرن یازدهم و دوازدهم بود. شهرت او بیشتر به سبب سرودن مثنوی «حملۀ حیدری» است. او در این منظومه به شرح زندگی و جنگ‌های پیامبر (ص) و امام علی (ع) تا شهادت آن حضرت پرداخته است.

وی تحت‌تاثیر حماسه ­های ملی، این حماسۀ دینی را با دخل و تصرف در اصل موضوع و آرایش صحنۀ نبرد به شیوۀ شاهنامه سروده است. مثنوی «حملۀ حیدری» نمونۀ حماسۀ مصنوع در ادبیّات فارسی به شمار می‌رود.

نظام وفا: (1266 -1343 ه.ش) شاعر و نویسندۀ ایرانی معاصر است. وی در بخش آران شهرستان کاشان به دنیا آمد و پس از تحصیل علوم ادبی و زبان فرانسه به کار تدریس و تعلیم پرداخت. نظام وفا از معلمان نیما یوشیج بود و نیما بخشی از منظومۀ «افسانه» خود را به وی تقدیم کرده است. شعر «وطن» اثر نظام وفا در قالب مثنوی اثری حماسی است، بر وزن فعولن فعولن فعولن فعل (یعنی همان وزن شاهنامۀ فردوسی).

معنای کلمات درس حمله حیدری

دلیران: پهلوانان. نظر: نگاه. نظر گشودن: کنایه از نگاه کردن. کینه: دشمنی و جنگ. کمر بستن: کنایه از آماده شدن. عَمرو: عَمرو بن عبدِوُد (عَمرو و عُمَر در زبان عربی هر دو اسم خاص هستند و برای این که شکل مکتوب آن‌ها اشتباه نشود، به اولی یک حرف «و» اضافه می­‌کنند اما این «و» تلفظ نمی­‌شود.) او از سران قریش و از پهلوانان و دلاوران مخالف اسلام بود. امام علی (ع) در جنگ خَندق او را شکست داد. سپهر: آسمان.

برانگیختن: به هیجان و حرکت درآوردن. اَبرَش: اسبی که بر اعضای او نقطه­‌ها باشد؛ در اینجا مطلق «اسب». گرد برافشاندن: با شتاب حرکت کردن. آهنین کوه: کوهِ آهنین، استعاره از عمرو بن عبدود. رزمگه: میدان نبرد. نفس راست کردن: نفس عمیق کشیدن و آرامش یافتن. بِاِستاد: ایستاد. هم رزم: حریف، مبارز، هم نبرد. حبیب: یار، دوست (حبیب خدای جهان‌آفرین منظور حضرت محمد (ص) است). مردانِ دین: منظور سپاهیان اسلام است.

تدریس خصوصی فارسی یازدهم | کلاس خصوصی فارسی یازدهم

گریبان: یقه. سر در گریبان فرو بردن: ترسیدن و شرمندگی و سکوت. هوس: مِیل. شیر خدا: اسد الله، لقب حضرت علی (ع) = شیرِ اله. مصطفی: برگزیده، لقب پیامبر (ص). رُخصت: اجازه، اِذن. دستوری: رخصت، اجازه دادن. امتناع: خودداری، سر باز زدن. اِمتناع: دوری کردن. مُلک: حکومت، قلمرو، پادشاهی. هُژَبر: شیر. ژیان: خشمگین. کین: کینه، دشمنی، عداوت. فلک: آسمان. سَهم: ترس. سهمگین: ترسناک. رَنگ باختن: کنایه از ترسیدن.

سیه ­روز و برگشته ­بخت: بی­چاره و بدبخت (منظور عمرو است). برافراختن: بالا بردن، بلند کردن. اله: خداوند. شیر اله: لقب حضرت علی (ع). عَلَم: پرچم. علم کردن: بالا بردن. خاییدن: جویدن، به دندان نرم کردن. دندان به دندان خاییدن: ناراحت و خشمگین شدن. نمودن: نشان دادن. شاهد: زیبارو، محبوب (معنای دیگر: گواه). نهادند: برپا کردند. آوردگاه: میدان نبرد؛ مجاز از جنگ و نبرد (آورد: نبرد، جنگ). بردمید: به پا خاست، بلند شد.

زره: لباس جنگی، جوشن، خفتان. لَخت‌لَخت: پاره‌پاره، تکّه‌تکّه. قبا: نوعی جامۀ جلوباز که دو طرف جلو آن با دکمه بسته می‌شود، نوعی لباس بلند مردانه. آدابِ ضَرب: روش‌ها و فنون جنگ. حرب: آلت حرب و نزاع؛ مانند شمشیر، خنجر، نیزه و… (حرب به جای حربه به کار رفته است). غَضَنفر: شیر، لقب حضرت علی (ع). وصی: جانشین. نبی: پیامبر. وصی نبی: منظور حضرت علی (ع) است. یَم: دریا.

کارش ساخته شد: کارش تمام شد و شکست خورد. برافراختن: برافراشتن، بالا بردن، بلند کردن. خیبر: قلعه­‌ای نزدیک شهر مدینه که مقر یهودیان بود و در آغاز اسلام در جنگ خیبر به دست علی (ع) گشوده شد. پا فشردن: تصمیم قطعی گرفتن. جهان‌آفرین: آفریننده، خالق جهان. بینداخت: بزد، زد. خصم: دشمن. تیغ: شمشیر. تیغ راندن بر کسی: جنگیدن و مبارزه. دریغ: افسوس، تاسف.

هند: در این بیت نماد کفر و بی‌دینی است؛ مجاز از شرق و کل سرزمین­‌های کفر و بت‌پرستی و بی‌دینی. پریدن رنگ از رخ: کنایه از ترسیدن. تپیدن: لرزیدن. فرنگ: اروپا، غرب (در اصل «فرانسه» که مرکز علوم جدید به شمار می‌آید؛ نماد کفر و بی دینی؛ مجاز از کل سرزمین‌های کفر و بت‌پرستی و بی‌دینی). از پای در آوردن: از بین بردن و نابود کردن. دمِ تیغ: لبۀ تیز شمشیر. در خاک غلتیدن: کشته شدن و مردن.

ژنده: بزرگ، مهیب، سالخورده. ژنده فیل: فیل بزرگ و سالخورده؛ در اینجا استعاره از «عَمرو». بوسه بر دست کسی زدن: تشکر و سپاسگزاری کردن از او. جبرئیل: از فرشتگان مقرب خداوند، فرشتۀ وحی.

معنی درس حمله حیدری + نکات درس حمله حیدری

دلیران میدان گشوده نظر که بر کینه، اوّل، که بندد کمر

بیت 1: پهلوانان میدان نبرد نگاه می‌کردند تا ببینند چه کسی ابتدا برای مبارزه آماده می‌­شود؟

نکات: مجاز: «نظر» مجاز از چشم. کنایه: «گشوده نظر بودن» کنایه از منتظر بودن و نگاه کردن. کنایه: «کمر بستن» کنایه از آماده شدن برای انجام کاری. مجاز: «کینه» مجاز از مبارزه و نبرد. مراعات نظیر: «دلیر، میدان، کینه، کمر». تضاد: «گشودن، بستن». واج آرایی: «ک». جناس همسان: «که».کلمات قافیه: نظر، کمر. مفهوم: ترس از عمرو، یافتن خط شکن و آغازکننده جنگ.

که ناگاه عَمرو، آن سپهرِ نَبَرد   برانگیخت اَبرَش، برافشاند گَرد

بیت 2: که ناگهان عمرو که در بزرگی اندام مثلِ آسمانِ میدان نبرد با ابهت و بزرگ بود، اسب خود را حرکت داد و همه‌جا را پر از گرد و خاک کرد.

نکات: تشبیه: عمرو به سپهر نبرد تشبیه شده. کنایه: «گرد برافشاندن» کنایه از با شتاب حرکت کردن. اغراق: مصراع اول اغراق دارد. کلمات قافیه: نبرد، گرد.

چو آن آهنین کوه، آمد به دشت همه رزمگَه کوهِ فولاد گشت

بیت 3: هنگامی که عمرو مانند کوهی آهنین وارد میدان مبارزه شد (به علت پوشش­‌های رزمی و سلاح‌های جنگی که داشت)، میدان مبارزه مانند کوهی از فولاد به نظر می‌­رسید.

نکات: استعاره: «آهنین کوه» استعاره از عمرو بن عبدود. تشبیه: «رزمگه کوه فولاد گشت». جناس ناهمسان: «دشت، گشت». هر دو مصراع اغراق دارد. مراعات نظیر: «کوه، دشت»، «آهن و فولاد». کلمات قافیه: دشت و گشت. مفهوم: قدرت بدنی عمرو، اغراق در جنگاوری و جثۀ بزرگ.

بیامد به دشت و نفس کرد راست پس آن گه باِستاد، همرزم خواست

بیت 4: (عَمرو) به میدان مبارزه آمد و نفس عمیقی کشید. بعد ایستاد و مبارز و حریف طلبید.

نکات: مجاز: «دشت» مجاز از میدان جنگ. کنایه: «نفس راست کردن» کنایه از نفس عمیق کشیدن. واج آرایی: «س». کلمات قافیه: راست، خواست.

حبیبِ خدایِ جهان‌آفرین نگه کرد بر روی مردانِ دین

بیت 5: پیامبر خدا (ص) به چهرۀ مردان خدا (سپاه اسلام) نگاه کرد (تا ببیند چه کسی آماده است به جنگ عمرو برود). 

نکات: کنایه: «حبیب خدای جهان‌آفرین» کنایه از پیامبر اسلام (ص). واج آرایی: «ن»، «-ِ». کلمات قافیه: جهان آفرین، دین.

همه بُرده سر در گریبان فرو نشد هیچ‌کس را هوس، رزمِ او

بیت 6: همۀ افراد سپاه اسلام از ترس و شرمندگی سر به زیر افکنده بودند و هیچ‌کس خواستار جنگ با عمرو نشد.

نکات: کنایه: «سر در گریبان فرو بردن» کنایه از ترسیدن و نیز شرمندگی و سکوت. تضاد: «همه، هیچ». کلمات قافیه: فرو، او. مفهوم: شرمساری و ترس از جنگ. 

به جز بازویِ دین و شیر خدا که شد طالبِ رزمِ آن اژدها

بیت 7: به جز امام علی (ع) که بازوی دین و شیر خدا است، هیچ‌کس خواستار مبارزه با آن اژدها (عمرو) نبود.

نکات: این بیت با بیت پیشین موقوف‌المعانی است. استعاره: «بازوی دین» و «شیر خدا» استعاره از امام علی (ع). استعاره: «اژدها» استعاره از عمرو بن عبدود. تشخیص: «بازوی دین». مراعات نظیر: «شیر، اژدها». کلمات قافیه: خدا، اژدها. مفهوم: شجاعت امام علی (ع). 

برِ مصطفی بهرِ رُخصَت دوید ازو خواست دستوری امّا ندید

بیت 8: (امام علی) برای جنگ با عمرو نزد پیامبر (ص) دوید و اجازه خواست؛ اما پیامبر (ص) به او اجازه جنگ نداد.

نکات: جناس ناهمسان: «بَر، بهر». واج آرایی: «س». حس آمیزی: «دستوری ندید». کلمات قافیه: دوید، ندید. مفهوم: دستورپذیری امام علی (ع) و شجاعت او و محبّت پیامبر نسبت به او. 

**

عَمرو برایِ بارِ دوم مبارز می‌طلبد. پیامبر از لشکر می‌­پرسد که چه کسی حاضر است با عَمرو بجنگد؟ لیکن جز علی (ع) کسی اعلام آمادگی نمی‌کند. پیامبر (ص) به علی هشدار می‌دهد که او عَمرو است. علی (ع) جواب می‌دهد: «من هم علیّ بن ابی طالبم» و پس از گفت‌­و­گوهای بسیار، از پیامبر (ص) اجازۀ نبرد می‌گیرد.

در میدانِ نبرد، عمرو از جنگ با علی امتناع می‌کند؛ با این بهانه که نمی‌خواهم به دست من کشته شوی، امّا علی (ع) در پاسخ می‌گوید: «ریختن خون تو برای من از مُلک روی زمین بهتر است.»؛ عَمرو این بار خشمگینانه از اسب پایین می‌­آید و:

به سوی هُژَبرِ ژیان کرد رو  به پیشش برآمد شهِ جنگجو

بیت 9: عمرو به سوی شیر خشمگین (امام علی) رفت و امام علی (ع) نیز در مقابل او قرار گرفت.

نکات: مرجع ضمیر «ش» در «پیشش»، عمرو بن عبدود است و نقش آن مضاف الیه است. استعاره: «هژبرِ ژیان» استعاره از امام علی (ع). استعاره: «شهِ جنگجو» استعاره از امام علی (ع). کنایه: «پیش کسی برآمدن» کنایه از ایستادگی. کلمات قافیه: او، جنگ جو. مفهوم: رودررویی دو پهلوان و ایستادگی در جهاد.

دویدند از کینِ دل سویِ هم درِ صُلح بَستند بر رویِ هم

بیت 10: هر دو جنگجو از روی کینه و دشمنی به هم حمله‌ور شدند و راهی برای صلح و آشتی باقی نگذاشتند.

نکات: جناس ناهمسان: «سوی، روی». اضافه استعاری (استعاره پنهان): «درِ صلح». کنایه: «در صلح بستن» کنایه از آغاز جنگ و از میان رفتن آشتی. تضاد: «کینه و صلح». کلمات قافیه: سوی، روی. مفهوم: دشمنی عمیق و شدت جنگ و از بین رفتن صلح و آشتی.

فلک باخت از سهمِ آن جنگ، رنگ بوَد سهمگین جنگ شیر و پلنگ

بیت 11: آسمان نیز از وحشت آن مبارزه ترسید و رنگ چهره‌اش پرید. آری جنگ شیر (علی) و پلنگ (عمرو) به راستی وحشت‌آور و ترسناک است.

نکات: جناس ناهمسان: «جنگ، رنگ». مراعات نظیر: «شیر، پلنگ». اشتقاق: «سهم، سهمگین». کنایه: «رنگ باختن» کنایه از ترسیدن. تشخیص و اغراق: «فلک ترسیده است». استعاره: «شیر» استعاره از حضرت علی (ع) و «پلنگ» استعاره از عمرو. واج آرایی: «گ». بیت حسن تعلیل دارد. کلمات قافیه: رنگ، پلنگ.

نخست آن سیه‌روز و برگشته‌­بخت بَرافراخت بازو چو شاخِ درخت

بیت 12: ابتدا عمرو بیچاره و بدبخت دست خود را مانند شاخۀ درخت، بالا برد.

نکات: کنایه: «سیه‌روز» و «برگشته‌بخت» کنایه از بیچاره و بدبخت (منظور عمرو است). متناقض نما: «سیه‌روز». تشبیه: بازو را به شاخ درخت تشبیه کرده است. مجاز: «بازو» مجاز از دست. تناسب: «شاخ، درخت». واج آرایی: «خ». مفهوم: بیچارگی عمرو و قوی‌هیکل بودن او. کلمات قافیه: برگشته­‌بخت، درخت. بیت یک جمله است.

سپَر بر سر آورد شیرِ اِله عَلَم کرد شمشیر آن اژدها

بیت 13: امام علی (ع) سپر را (برای دفاع) بالای سر گرفت و آن اژدها (عمرو) شمشیر خود را بالا برد.

نکات: جناس ناهمسان: «بر، سر». استعاره: «شیر اله» استعاره از امام علی (ع). استعاره: «اژدها» استعاره از عمرو. مراعات نظیر: «سپر، شمشیر». مراعات نظیر: «شیر، اژدها». نکته مهم: قافیۀ این بیت «اله» و «اژدها» نادرست است؛ چون واج‌­های پایانی آن یکسان نیست.

بیفشُرد چون کوه پا بر زمین بخایید دندان به دندانِ کین

بیت 14: عمرو پای خود را چون کوهی استوار بر زمین فشار می‌داد و دندان خود را از روی خشم و عصبانیت بر روی هم می‌­سایید.

نکات: تشبیه: عمرو به کوه تشبیه شده است. کنایه: «دندان به دندان خاییدن» کنایه از خشم و عصبانیت. تناسب: «بخایید، دندان». کلمات قافیه: زمین، کین.

چو ننمود رُخ شاهدِ آرزو به هم حمله کردند باز از دو سو

بیت 15: چون هیچ‌یک از آن‌ها به خواستۀ خود (پیروزی) نرسیدند، دوباره از هر طرف به همدیگر حمله کردند.

نکات: تشبیه: «شاهد آرزو». کنایه: «رخ ننمودن شاهد آرزو» کنایه از به خواسته خود نرسیدن. کلمات قافیه: آرزو، سو.

نهادند آوردگاهی چنان که کم دیده باشد زمین و زمان

بیت 16: آن‌ها (امام علی (ع) و عمرو) چنان جنگی بر پا کردند که زمین و زمان نیز مانند آن را کمتر دیده بودند.

نکات: جناس ناهمسان: «زمین و زمان». تشخیص: «زمین و زمان چنان جنگی ندیده بودند»مفهوم: مبالغه در شدت جنگ. کلمات قافیه: چنان، زمان.

ز بس گَرد از آن رزمگه بردَمید  تنِ هر دو شد از نظر ناپدید

بیت 17: آن‌قدر گرد و خاک در میدان جنگ به پا شد که هر دو جنگجو دیده نمی‌شدند.

نکات: بیت اغراق دارد. کلمات قافیه: بردمید، ناپدید.

زرِه لَخت‌لَخت و قَبا چاک‌چاک سَر و روی مردان پُر از گَرد و خاک

بیت 18: زره و لباس‌های آن دو پهلوان تکّه‌تکّه شد و سر و رویِ آن‌ها پر از گرد و خاک شد.

نکات: مراعات نظیر: «گرد، خاک». مراعات نظیر: «سر، روی» و مجاز از کل وجود. کلمات قافیه: چاک چاک، خاک.

چنین آن دو ماهر در آدابِ ضرب زِ هم رد نمودند هفتاد حَرب

بیت 19: آن دو جنگجو که در روش‌­ها و فنون جنگی توانمند و ماهر بودند، بسیاری از ضربات سلاح‌های جنگی را از خود دور می‌­کردند.

نکات: مجاز: «ضرب» مجاز از جنگ. مجاز: «حرب» مجاز از وسایل جنگ مانند شمشیر و خنجر و … . تناسب: «دو، هفتاد». مجاز: «هفتاد» مجاز از کثرت و فراوانی. جناس ناهمسان: «ضرب، حرب». مفهوم: قدرت جنگاوری علی (ع) و عمرو. کلمات قافیه: ضرب، حرب.

شجاعِ غَضَنفَر، وصیِّ نَبی نهنگِ یَم قدرتِ حق، علی

بیت 20: شیر دلاور و جانشین پیامبر (ص) و نهنگ دریای قدرت الهی؛ حضرت علی (ع) … .

نکات: تشبیه: امام علی (ع) به «نهنگ» تشبیه شده است. اضافه تشبیهی: «یم قدرت حق». تناسب: «غضنفر، نهنگ». تناسب: «نهنگ و یم». کلمات قافیه: نبی، علی. این بیت با بیت بعدی موقوف المعانی است.

معنی درس حمله حیدری

چنان دید بر روی دشمن زِ خشم که شد ساخته کارش از زَهرِ چشم

بیت 21: علی (ع) آن چنان از رویِ خشم به دشمن نگاه کرد که کارِ عمرو از نگاه تند او ساخته شد و شکست خورد.

نکات: جناس ناهمسان: «خشم، چشم». کنایه: «ساخته شدن کار» کنایه از رو به نابودی و شکست رفتن. مجاز: «چشم» مجاز از نگاه. تشبیه: «زهر چشم». کلمات قافیه: خشم، چشم.

برافراخت پس دستِ خیبَرگُشا پیِ سر بریدن بیفشرد پا

بیت 22: امام علی (ع) دستانِ خود را که گشاینده قلعۀ خیبر بودند، بالا برد و برای بریدن سر دشمن پایش را محکم کرد.

نکات: کنایه: «پافشردن» کنایه از مصمم شدن، تلاش کردن. کنایه: «سر بریدن» کنایه از کشتن و نابود کردن. مجاز: «سر» مجاز از گردن. تلمیح: بیت تلمیح به جنگ خیبر دارد. مجاز: «خیبر» مجاز از دروازۀ قلعۀ خیبر. تناسب: «پا، دست و سر». کلمات قافیه: خیبرگشا، پا.

به نام خدای جهان‌آفرین بینداخت شمشیر را شاه دین

بیت 23: با ذکرِ نام آفریدگارِ جهان، امام علی (ع) شمشیر را به عمرو زد.

نکات: استعاره: «شاه دین» استعاره از امام علی (ع). کلمات قافیه: جهان آفرین، دین.

چو شیر خدا راند بر خَصم، تیغ به سر کوفت شیطان، دو دست دریغ

بیت 24: حضرت علی (ع) هنگامی که بر سر دشمن (عمرو) شمشیر کشید، شیطان از سر افسوس بر سر خود کوبید.

نکات: استعاره: «شیر خدا» استعاره از امام علی (ع). کنایه: «دست بر سر کوفتن» کنایه از افسوس و حسرت خوردن. کنایه: «تیغ راندن» کنایه از نبرد و مبارزه. تناسب: «سر، دست». واج آرایی: «ر». جناس ناهمسان: «بر، سر». کلمات قافیه: تیغ، دریغ.

پرید از رُخِ کفر، در هند، رنگ تپیدند بُت‌­خانه‌ها در فرنگ

بیت 25: با ضربۀ حضرت علی (ع) رنگ از چهرۀ کفر و بی‌دینی در هندوستان پرید و در غرب، بت‌خانه‌­ها به لرزه افتادند.

نکات: استعاره و تشخیص: «رخ کفر» اضافۀ استعاری و تشخیص. کنایه: «رنگ از رخ پریدن» کنایه از ترسیدن. جناس ناهمسان: «رنگ، فرنگ». نماد: «هند، فرنگ» نماد کفر و بی‌دینی. تناسب: «هند، فرنگ». مجاز: «هند، فرهنگ» مجاز از کل سرزمین‌های کفر و بت‌­پرستی و بی‌­دینی. کلمات قافیه: رنگ، فرنگ.

غَضَنفَر بِزَد تیغ بَر گردنش درآورد از پای، بی­‌سر تنش

بیت 26: امام علی (ع) شمشیر خود را بر گردن عَمرو زد و تن بی‌سر او را از بین برد.

نکات: استعاره: «غضنفر» استعاره از امام علی (ع). مراعات نظیر: «گردن، پا، سر». کنایه: «از پای درآوردن» کنایه از کشتن. واج آرایی: «ر». جناس ناهمسان: «بر، سر». کلمات قافیه: گردنش، تنش.

دَم تیغ بر گردنش چون رسید سَرِ عَمرو صد گام از تن پرید

بیت 27: وقتی لبۀ شمشیر بر گردن عمرو برخورد کرد، سر او از بدنش جدا شد و صد قدم دورتر افتاد.

نکات: مراعات نظیر: «گردن، سر، تن». بیت اغراق دارد. مجاز: «صد گام» مجاز از فاصله زیاد. جناس ناهمسان: «بر، سر». مفهوم: قدرت جنگاوری امام علی (ع). کلمات قافیه: رسید، برید.

چو غلتید در خاک آن ژِنده‌فیل بزد بوسه بر دستِ او، جبرئیل
حمله حیدری، باذل مشهدی

بیت 28: هنگامی که آن فیل عظیم‌الجثه (عَمرو) به خاک افتاد و کشته شد، جبرئیل (به نشانۀ سپاسگزاری) بر دستان امام علی (ع) بوسه زد.

نکات: استعاره: «ژنده‌فیل» استعاره از عمرو. کنایه: «بوسه بر دست زدن» کنایه از سپاسگزاری و قدردانی. کنایه: «در خاک غلتیدن» کنایه از کشته شدن. اغراق: «ژنده‌فیل». مفهوم: بیانگر تایید الهی بر کشته شدن عمرو به دست امام علی (ع). کلمات قافیه: ژنده‌فیل، جبرئیل.

شعرخوانی وطن

شعرخوانی وطن منم پور ایران درس حمله حیدری

منم پور ایران و نام آورم  ز نیروی شیران بود گوهرم
کنم جان خود را فدای وطن که با او چنین است پیمان من
دفاع از وطن، کیش فرزانگی ست گذشتن ز جان، رسم مردانگی ست
کسی کز بدی، دشمن میهن است به یزدان، که بدتر ز اهریمن است
مرا اوج عزّت در افلاک توست به چشمانِ من کیمیا خاک توست
رود ذرّه‌­ای گر ز خاکت به باد به خون من آن ذرّه آغشته باد
  نظام وفا

                                  

معنای کلمات شعرخوانی وطن

کیش: دین، آیین، مذهب. پور: پسر، فرزند. نام آور: مشهور، معروف. فرزانگی: دانایی، آگاهی. افلاک: آسمان ها. بر باد رفتن: کنایه از نابود شدن. کیمیا: اکسیر، ماده ­ای که به عقیدۀ قدما می‌توانست مس را به طلا تبدیل کند.

حمایت مالی فارسی 100

چند نکته تکمیلی درس حمله حیدری

ما در این مقاله، به بررسی معنی درس حمله حیدری و شعرخوانی وطن پرداختیم و متن کامل مندرج در کتاب را آوردیم. برای دریافت متن کامل کتاب فارسی می‌توانید به سایت دفتر تالیف کتاب‌های فارسی مراجعه کنید. همچنین می‌توانید متن کامل کتاب حمله حیدری را دانلود کنید. البته من از شما می‌خواهم که بعد از خواندن این مقاله، به سراغ مطالعه این اشعار بروید.

همچنین ما، علاوه بر معنی درس حمله حیدری فارسی یازدهم، شرح و معنی درس‌های دیگر کتاب فارسی یازدهم را در سایت فارسی 100 قرار داده ایم. برای مطالعه مقاله شرح و معنی درس کاوه دادخواه سایت فارسی 100 روی لینک کلیک کنید یا آن را لمس کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *