درس 9 علوم و فنون یازدهم

درس 9 علوم و فنون یازدهم

درس استعاره، درس 9 علوم و فنون یازدهم را خوانده‌اید؟ قرار است در این مقاله، با تمام جزئیات این درس مهم کتاب علوم و فنون 2 آشنا شویم. این مقاله بهترین منبع برای یادگیری درس 9 علوم و فنون 2 در امتحان نهایی علوم و فنون یازدهم و آزمون سراسری است.

آموزش، فقط محدود به چارچوب کلاس نیست. ما در سایت فارسی ۱۰۰ زمینه‌ای برای بهره‌گیری دانش‌آموزان از آموزش رایگان و همیشگی فراهم کرده‌ایم.

در این پست آموزشی، متن، توضیحات و نمونه‌هایی درباره درس استعاره فنون یازدهم (درس نهم علوم و فنون یازدهم) به شما ارائه می‌شود. در این درس درباره انواع استعاره، صحبت می‌شود.

متن درس 9 علوم و فنون یازدهم

در درس پیش آموختیم که گاهی مجاز بر بنیاد شباهت استوار است و علاقه و پیوند بین معنای حقیقی و غیرحقیقی، علاقه مشابهت است؛ این نوع مجاز را، استعاره می‌گویند. استعاره، یعنی عاریت و وام گرفتن. در اصطلاح ادبی، استعاره، کاربرد واژه‌ای به جای واژه‌ای دیگر به دلیل شباهت در ویژگی یا صفتی مشترک است. به عبارت دیگر، اگر یکی از دو طرف تشبیه (مشبّه یا مشبّهٌ به) را برگزینیم و طرف دیگر تشبیه را قصد کنیم؛ استعاره پدید آمده است؛ برای مثال:

با کاروان حلّه برفتم ز سیستان / با حلّه تنیده ز دل بافته ز جان

فرّخی سیستانی

در این بیت، فرّخی دو بار کلمه حلّه را به کار برده است. در مصراع اوّل حله در معنای حقیقی (جامه حریر) به کار رفته و در مصراع دوم آن را به قرینه‌های تنیده ز دل و بافته ز جان در معنای غیرحقیقی (شعر) به کار برده است. دلیل آن هم شباهت این دو از نظر لطافت و نرمی جامه حریر و شعر بوده است. از سویی دیگر می‌توان گفت شاعر، شعر را در لطافت و نرمی به حلهّ تشبیه کرده و مشبّه (شعر) را حذف نموده، مشبّهٌ به (حلّه) را به جای آن آورده است. همچنین در مثال:

آتش است این بانگ نای و نیست باد / هر که این آتش ندارد، نیست باد 

مولوی

در مصراع نخست، شاعر دو رکن اصلی تشبیه را ذکر کرده؛ اما در مصراع دوم مشبّه به را آورده است که از آن پی به مشبّه می‌بریم. یا در بیت:

باز امشب ای ستارۀ تابان، نیامدی / باز ای سپیدۀ شب هجران، نیامدی 

شهریار

محبوب شاعر (مشبّه) حذف شده و «ستارۀ تابان» و «سپیدۀ شب هجران» (مشبّهٌ به) به جای آن آمده است. در مثال‌های زیر نیز این کاربرد مجازی و عاریت گرفتن واژه‌ای به جای واژه دیگر را می‌بینیم:

شب را به بوستان با یکی از دوستان اتفّاق مبیت افتاد؛ موضعی خوش و خرّم و درختان درهم؛ گفتی که خردۀ مینا بر خاکش ریخته و عِقد ثریّا از تاکش درآویخته.

گلستان سعدی

گلها و سبزه‌های رنگارنگ (مشبّه) حذف شده و به جای آن «خردۀ مینا» آمده است. همچنین خوشه انگور (مشبّه) حذف شده و به جای آن «عقد ثریا» آمده است. برای ساده‌تر شدن سخن، روند رسیدن از تشبیه و ارکان چهارگانۀ آن به استعاره را می‌توان چنین نشان داد:

جدول مقایسه تشبیه و استعاره

با تبدیل چهار رکن (تشبیه گسترده) به دو رکن (تشبیه فشرده) و باز تبدیل دو رکن به یک رکن (استعاره)، زیبایی سخن بیشتر می‌شود و کلام رساتر و هنری‌تر می‌گردد. به عبارت دیگر اگر از چهار رکن تشبیه، دو رکن (مشبّه و مشبّهٌ به) باقی بماند؛ آرایه تشبیه را داریم. اگر از دو رکن تشبیه فقط مشبّهٌ به باقی بماند؛ به آن استعاره آشکار (مصرحه) و اگر مشبّه، به همراه لوازم یا ویژگی‌های مشبّهٌ به بیاید؛ استعاره پنهان (مکنیه) می‌گویند. به این نمونه دقّت کنید:

گفتا که مرو به غربت و می‌بارید/ از نرگس تر، به لاله بر مروارید 

نظامی

در بیت بالا واژه‌های «نرگس»، «لاله» و «مروارید» در معنای اصلی خود به کار نرفته‌اند؛ بلکه به ترتیب استعاره آشکار از چشم، چهره زیبا و اشک هستند. مثال دیگر:

تا تو را جای شد ای سرو روان در دل من / هیچ‌کس می‌نپسندم که به جای تو بود 

سعدی

سرو روان: استعاره از یار است. به نمونه‌ای دیگر توجّه کنید:

نه / این برف را / دیگر سر بازایستادن نیست/ برفی که بر ابرو و موی ما می‌نشیند.

شاملو

همان‌طور که در جدول ملاحظه شد؛ گاه ممکن است از پایه‌های تشبیه، فقط «مشبّه» (طرف اول) ذکر شود، که در این صورت معمولاً یکی از ویژگی‌های «مشبّهٌ به» نیز همراه آن می‌آید؛ برای مثال:

هزار نقش برآرَد زمانه و نبود / یکی چنان که در آیینۀ تصوّر ماست 

انوری

زمانه (مشبّه) به انسانی مانند شده و نقش برآوردن که از ویژگی‌های انسان است؛ همراه مشبّه آمده است. گاه در استعارۀ پنهان، مشبّه موجودی بی‌جان و غیر انسان و مشبّهٌ به محذوف، انسان است که باعث پیدایش جان‌بخشی یا تشخیص در کلام می‌شود؛ برای نمونه:

باغ سلام می‌کند، سرو قیام می‌کند / سبزه پیاده می‌رود، غنچه سوار می‌رسد 

مولوی

در این بیت شاعر به «باغ» شخصیت انسانی داده است؛ زیرا سلام می‌کند و سرو مانند انسان، قیام می‌کند و سبزه و غنچه نیز رفتار انسانی دارند. مثال دیگر:

نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد / عالم پیر دگرباره جوان خواهد شد 

حافظ

اگر غیر انسان منادا قرار گیرد، به این معنا است که آن را انسان پنداشته و به او ویژگی انسانی داده‌ایم؛ و این نیز تشخیص است؛ مثال:

ای آبشار نوحه گر از بهر چیستی؟ / چین بر جبین فکنده ز اندوه کیستی؟ 

زیب النساء

ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست؟ / منزل آن مه عاشق‌کش عیّار کجاست؟ 

حافظ

ای سرو پای بسته به آزادگی مناز / آزاده من که از همه عالم بریده‌ام 

رهی معیری

بشکن دل بی‌نوای ما را ای عشق / این ساز، شکسته‌اش خوش‌آهنگ‌تر است 

سیدحسن حسینی

گاه نیز مشبّهٌ به حذف می‌شود و یک ویژگی از آن به مشبّه اضافه می‌شود و به صورت ترکیب اضافی می‌آید. به این نوع اضافه، اضافۀ استعاری می‌گویند. ترکیب «رخ اندیشه» و «زلف سخن» در بیت زیر چنین اند:

کس چو حافظ نگشاد از رخ اندیشه نقاب / تا سر زلف سخن را به قلم شانه زدند 

حافظ

چند نکته تکمیلی درس نهم علوم و فنون یازدهم

ما در این مقاله، به بررسی درس استعاره، موضوع درس 9 علوم و فنون یازدهم انسانی پرداختیم و با مباحث کلی مرتبط با انواع استعاره، در این درس آشنا شدیم. برای دریافت متن کامل کتاب علوم و فنون یازدهم می‌توانید؛ به سایت دفتر تالیف کتاب‌های فارسی مراجعه کنید. 

همچنین ما، علاوه بر متن درس نهم علوم و فنون یازدهم، متن و توضیحات درس‌های دیگر کتاب علوم و فنون یازدهم را در سایت فارسی 100 قرار داده‌ایم. برای دسترسی به دانشنامه مقاله‌های پایه یازدهم روی لینک کلیک کنید یا آن را لمس کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *