درس لف و نشر، تضاد و متناقض نما، درس 6 علوم و فنون دوازدهم را خواندهاید؟ قرار است در این مقاله، با تمام جزئیات این درس مهم کتاب علوم و فنون 3 آشنا شویم. این مقاله بهترین منبع برای یادگیری درس 6 علوم و فنون 3 در امتحان نهایی علوم و فنون دوازدهم و آزمون سراسری است.
آموزش، فقط محدود به چارچوب کلاس نیست. ما در سایت فارسی ۱۰۰ زمینهای برای بهرهگیری دانشآموزان از آموزش رایگان و همیشگی فراهم کردهایم.
در این پست آموزشی، متن، توضیحات و نمونههایی درباره درس لف و نشر، تضاد و متناقض نما فنون دوازدهم (درس ششم علوم و فنون دوازدهم) به شما ارائه میشود. در این درس درباره آرایه های لف و نشر، تضاد و متناقض نما، صحبت میشود.
متن درس 6 علوم و فنون دوازدهم
لف در لغت به معنی «پیچیدن» و نشر به معنی «گستردن» است و دراصطلاح بدیع، هرگاه شاعر یا نویسنده دو یا چند لفظ ذکرکند، سپس دو یا چند لفظ دیگر بیاورد که هر کدام از اینها به یکی از آن لفظها مربوط شود، لف و نشر گویند. در لف و نشر معمولاً معنی بخش اول ناتمام است و نیازمند ادامه مطلب؛ بنابراین ذهن شنونده در تکاپو، منتظر ادامه مطلب است. با آمدن دنباله مطلب در بخش دوم، انتظار برآورده می شود. این تلاش ذهنی و دریافت، سبب لذت بردن خواننده می شود. به نمونه زیر دقت کنید:
منعم مکن از دیدن قد و رخ و چشمش / من انس به سرو و گل و بادام گرفتم
شاطرعباس صبوحی
با دقت و تأمّل در بیت بالا نوعی ارتباط و هماهنگی و موسیقی معنوی را حس خواهیم کرد. این موسیقی معنوی از آنجا سرچشمه می گیرد که شاعر ابتدا کلمات و واژگانی را به ترتیب ذکر کرده است؛ سپس وصف یا توضیحی یا افعالی برای هریک از آنها در عبارات بعدی می آورد. واژههای قد، رخ و چشم «لف» ند و واژههای سرو، گل و بادام «نشر» که شاعر به ترتیب نشرها را این گونه به لفها باز می گرداند و ذهن خواننده با تلاش و دقّت به این معنی پی می برد.
انواع لف و نشر
۱- مرتب
اگر لفها به صورت مرتب با نشرها مرتبط باشند، به آن لف و نشر مرتب می گویند. برای مثال در دو بیت زیر (منسوب به فردوسی) لف و نشر مرتب به زیبایی هر چه تمام تر آمده است:
به روز نبرد آن یل ارجمند / به شمشیر و خنجر به گرز و کمند
برید و درید و شکست و ببست / یلان را سر و سینه و پا و دست
۲- نامرتب (مشوش)
اگر ارتباط لفها با نشرها نامنظم باشد، لف و نشر نامرتب خواهد بود. برای مثال:
افروختن و سوختن و جامه دریدن / پروانه ز من، شمع ز من، گل ز من آموخت
طالب آملی
با کمی دقت در می یابیم شاعر در مصراع اول لفها و در مصراع دوم نشرها را آورده است. در این مثال نشرها به ترتیب لفها نیامده اند؛ یعنی نشر دوم به لف اول و نشر اول به لف دوم برمی گردد.
شاعر هیچ گاه تعیین نمی کند که هریک از این وصفها، توضیحات یا افعال به کدام یک از امور ذکر شده ربط دارد؛ بلکه آن را به درک و ذوق مخاطب واگذار می کند و همین امر سبب لذّت ادبی خواننده می شود. نمونههای دیگر:
از عفو و خشم تو دو نمونه است روز و شب / وز مهر و کین تو دو نمونه است شهد و سم
انوری
روی و چشمی دارم اندر مهر او / کاین گهر می ریزد آن زَر می زند
سعدی
تضاد
استفاده از دو واژه در سخن که از نظر معنی عکس یا ضد یکدیگر باشند یا ضد هم به حساب آیند. به نمونه زیر توجه کنید:
گفتی به غمم بنشین یا از سر جان برخیز / فرمان برمت جانا، بنشینم و برخیزم
سعدی
بنشین با برخیز و بنشینم با برخیزم از نظر معنی در تضاد هستند. تقابل در معنی سبب تداعی می شود، ذهن از این تداعی لذّت می برد و موسیقی معنوی بیت از مقابله این دو فعل پدید می آید. یا در بیت:
اینکه گاهی می زدم بر آب و آتش خویش را / روشنی در کار مردم بود مقصودم چو شمع
صائب
از نظر معنی و مفهوم آب و آتش در این بیت آرایه تضاد پدید آورده است. مثال دیگر:
سخن در میان دو دشمن چنان گوی که اگر دوست گردند؛ شرمزده نباشی.
گلستان سعدی
در این مثال دو واژه «دشمن» و «دوست» از نظر معنی با یکدیگر در تقابل اند یا تضاد دارند. این تضاد در معنی، موسیقی معنوی را سبب می شود و بر روشنگری و زیبایی و لطافت سخن می افزاید. مثالهای دیگر:
ساحل افتاده گفت: گر چه بسی زیستم / موج ز خود رفتهای تیز خرامید و گفت:
هیچ نه معلوم شد آه که من چیستم / هستم اگر می روم، گر نروم، نیستم
اقبال لاهوری
زمین را از آسمان نثار است و آسمان را از زمین غبار.
گلستان سعدی
متناقض نما (پارادوکس)
در لغت به معنی ناسازی و نقیض هم بودن است. در اصطلاح ادبی آوردن و جمع دو واژه یا دو معنی متناقض در سخن است؛ چنان که جمع آنها در زبان محال باشد و آفریننده زیبایی شود. به بیت زیر توجه کنید:
هرگز وجود حاضر غایب شنیده ای؟ / من در میان جمع و دلم جای دیگر است
سعدی
حاضر و غایب به هم اضافه شده است. چگونه ممکن است کسی هم حاضر باشد و هم غایب؟! از نظر منطق چنین امری ناممکن است و شگفت. به بیان دیگر، وجود یکی، نقض دیگری است؛ امّا شاعر چنان هنرمندانه این دو صفت متناقض را در کلام خود به کاربرده است که هم پذیرفتنی است، هم بر زیبایی بیت می افزاید. یا در بیت:
گوش ترحّمی کو کز ما نظر نپوشد / دست غریق یعنی فریاد بی صداییم
بیدل دهلوی
همراهی واژههای فریاد با بی صدا و مفهومی که این واژهها بیان نموده اند، متناقض نما است؛ شاعر هنرمندانه دو واژه را که عقلاً ارتباط بین آنها غیر ممکن است، به هم مربوط ساخته است. مثالهای دیگر:
از تهی سرشار، جویبار لحظهها جاری است.
اخوان ثالث
ما با توایم و با تو نه ایم؛ اینت بوالعجب / در حلقه ایم با تو و چون حلقه بر دریم
سعدی
من از آن روز که دربند توام، آزادم / پادشاهم که به دست تو اسیر افتادم
سعدی
می خورم جام غمی هر دم به شادیّ رخت / خرّم آن کس کاو بدین غم شادمانی می کند
سلمان ساوجی
فرق متناقض نما و تضاد
تضاد آوردن دو امر متضاد است، بدون آنکه متناقض هم باشند؛ مانند «بامداد هوا سرد بود. اکنون گرم است.» امّا در متناقض نما، تضاد در یک امر است؛ نه دو امر؛ مانند: «اکنون هم سرد است و هم گرم.» در حقیقت متناقض نما برانگیختن اعجاب است از راه خلاف عرف، عادت و منطق.
ما
در عصر احتمال به سر می بریم
در عصر شکّ و شاید
در عصر پیش بینی وضع هوا
از هر طرف که باد بیاید
در عصر قاطعیتّ تردید
عصر جدید
عصری که هیچ اصلی
جز اصل احتمال، یقینی نیست.
قیصر امین پور
چند نکته تکمیلی درس ششم علوم و فنون دوازدهم
ما در این مقاله، به بررسی درس لف و نشر، تضاد و متناقض نما، موضوع درس 6 علوم و فنون دوازدهم انسانی پرداختیم و با مباحث کلی مرتبط با آرایه های لف و نشر، تضاد و متناقض نما، در این درس آشنا شدیم. برای دریافت متن کامل کتاب علوم و فنون دوازدهم میتوانید؛ به سایت دفتر تالیف کتابهای فارسی مراجعه کنید.
همچنین ما، علاوه بر متن درس ششم علوم و فنون دوازدهم، متن و توضیحات درسهای دیگر کتاب علوم و فنون دوازدهم را در سایت فارسی 100 قرار دادهایم. برای دسترسی به دانشنامه مقالههای پایه دوازدهم روی لینک کلیک کنید یا آن را لمس کنید.