درس قافیه، درس 11 علوم و فنون دهم را خواندهاید؟ قرار است در این مقاله، با تمام جزئیات این درس مهم کتاب علوم و فنون 1 آشنا شویم. این مقاله بهترین منبع برای یادگیری درس 11 علوم و فنون 1 در امتحان نهایی فارسی دهم و آزمون سراسری است.
آموزش، فقط محدود به چارچوب کلاس نیست. ما در سایت فارسی ۱۰۰ زمینهای برای بهرهگیری دانشآموزان از آموزش رایگان و همیشگی فراهم کردهایم.
در این پست آموزشی، متن، توضیحات و نمونههایی درباره درس قافیه فنون دهم (درس یازدهم علوم و فنون دهم) به شما ارائه میشود. در این درس درباره تعریف قافیه و ردیف، حروف قافیه، قواعد قافیه و قافیه در شعر نو با ذکر مثال صحبت میشود.
متن درس 11 علوم و فنون دهم
خواندیم که شعر، سخنی خیال انگیز، موزون و سرشار از عاطفه و احساس است. وزن به شعر، زیبایی میبخشد و آن را اثرگذار میسازد. اگر وزن شعری را برهم بزنیم، خواهیم دید که تا چه میزان از زیبایی و تأثیر آن کاسته میشود؛ مثلاً شعر:
آب زنید راه را، هین که نگار میرسد / مژده دهید باغ را، بوی بهار میرسد
مولوی
اگر به صورت بیوزن درآید؛ درمییابیم که زیبایی و شورانگیزیاش را از دست داده است:
هین، راه را آب زنید که نگار میرسد / باغ را مژده دهید بوی بهار میرسد
پس، وزن برای شعر لازم است.
یکی دیگر از بایستههای شعر که بر بار موسیقایی و خوش آهنگی آن میافزاید؛ «قافیه» است. قافیه به زیبایی شعر میافزاید و گوش را نوازش میدهد. به بیت زیر، توجّه کنید:
یا رب، سببی ساز که یارم به سلامت / باز آید و برهاندم از بند ملامت
حافظ
اگر قافیۀ آن را تغییر دهیم، به صورت زیر درمی آید که زیبایی و خوشآهنگی اوّل را ندارد:
یا رب، سببی ساز که یارم به سلامت / باز آید و برهانَدَم از بند غریبی
همان گونه که میبینیم، با آنکه تقریباً همۀ واژگان یکسان هستند، امّا فقط با تغییر واژههای قافیه، ضربآهنگِ موسیقایی و طنین پایانیِ سخن را از دست دادهایم.
قافیه و ردیف در شعر
شب عاشقان بیدل، چه شبی دراز باشد / تو بیا کز اوّل شب، در صبح باز باشد
سعدی
واژۀ «باشد» در آخر دو مصرع ردیف نام دارد و «دراز» و «باز»، واژههای قافیه است.
ردیف: کلمه یا کلماتی است که بعد از واژۀ قافیه، عینا (از نظر لفظ و معنی) تکرار میشود.
قافیه: واژههایی است که غالبا در پایان مصراعها آورده میشود و حرف یا حروف آخر آنها مشترک است.
حروف قافیه: حرف یا حروف مشترکی است که در آخر واژههای قافیه میآید. در این شعر:
به جهان خرّم از آنم که جهان خرّم ازوست / عاشقم بر همه عالم که همه عالم ازوست
سعدی
«ازوست» ردیف است و «خرّم» و «عالم» واژههای قافیه و «َ_م» حروف قافیه.
در شعر زیر، «تخت» و «بخت» واژههای قافیه هستند و «َ_خت» حروف قافیه.
چنین داد پاسخ فریدون که تخت / نماند به کس جاودانه نه بخت
فردوسی
قواعد قافیه
حدّاقل حروف لازم برای قافیه، تابع دو قاعده است:
قاعدۀ 1: هر یک از مصوّتهای / ا /، / و/ به تنهایی اساس قافیه قرار میگیرند.
در بیت زیر، واژههای «رعنا» و «ما» هم قافیه هستند و حرف مشترک آنها مصوّت / ا / است:
صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را / که سر به کوه و بیابان تو دادهای ما را
حافظ
در بیت زیر:
یار بد، مار است هین بگریز از او / تا نریزد بر تو زهر، آن زشتخو
مولوی
مصوّت / و/ حرف قافیه است.
قاعدۀ 2: گاهی یک مصوّت با یک یا دو صامتِ پس از خود، قافیه میسازد: مصوّت + صامت (+ صامت). مانند:
کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد؟ / یک نکته از این معنی، گفتیم و همین باشد
حافظ
در این شعر «ین» (مصوّت + صامت) حروف قافیه و «حزین» و «همین» واژههای قافیه هستند. این الگوی قافیه در شعر فارسی رایج است. در شعر زیر:
کسی دانۀ نیکمردی نکاشت / کزو خرمن کام دل برنداشت
سعدی
«نکاشت» و «برنداشت» واژههای قافیه و «اشت» (مصوّت + صامت + صامت) حروف قافیه است. در این شعر:
نکونام و صاحبدل و حقپَرست / خط عارضش خوشتر از خطّ دَست
سعدی
«حقپرست» و «دست» واژههای قافیه و «َ_ست» (مصوّت + صامت + صامت) حروف قافیه است.
تبصره: به آخر واژههای قافیه ممکن است؛ یک یا چند حرف الحاق شود. حرف یا حروف الحاقی نیز جزء حروف مشترک قافیهاند و رعایت آنها لازم است:
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی / دل بیتو به جان آمد وقت است که باز آیی
حافظ
«ا» + «یی» حرف قافیه است: «ا» حرف اصلی (طبق قاعدۀ 1) و «یی» حروف الحاقی.
حروف الحاقی عبارت است از: شناسهها، ضمایر متّصل، پسوندها، مخفّف صیغههای زمان حالِ بودن (َ_م، ی، یم، ید، _َند) و «ی» آخرِ بعضی از واژههای مختوم به «ا» و «و» مثلاً در واژههای «خدای»، «جای»، «موی»، «بوی».
تذکّر: برای پیدا کردن قافیۀ هر شعر، ابتدا به سراغ ردیف میرویم؛ سپس واژههای قافیه و در آنها، اول حروف الحاقی و سپس حروف اصلی را مشخص میکنیم. قُدما آخرین حرف اصلی کلمه را «روّی» مینامیدند.
توجّه: بعضی از شاعران برای غنیتر کردن موسیقی شعر، گاه در درون مصراعها نیز قافیه میآورند (قافیۀ درونی):
مرده بدُم زنده شدم، گریه بدم خنده شدم / دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم
دیدۀ شیرست مرا، جان دلیر است مرا / زَهرۀ شیرست مرا، زُهرۀ تابنده شدم
مولوی
گاهی هم شعر دارای دو قافیۀ پایانی (ذوقافیتین) است، که قافیۀ اصلی در واژههای آخر مصرعهاست:
طُرفه میدارند یاران صبر من بر داغ و درد / داغ و دردی کز تو باشد؛ خوشتر است از باغ و وَرد
سعدی
تذکّر: شکل نوشتاری حروف قافیه نیز باید مشابه و همسان باشد؛ مثلاً در این شعر سعدی:
پیوند روح میکند این بادِ مُشکبیز / هنگام نوبت سحر است ای ندیم، خیز
سعدی
از نظر آوایی، واژههای «حضیض، لذیذ، غلیظ» میتوانند با «مشکبیز و خیز» همقافیه شوند؛ اما به دلیل اینکه شکل نوشتاری آنها متفاوت است؛ قافیه کردن آنها درست نیست.
قافیه در شعر نو
قافیه در شعر نو، محدودیتهای شعر کهن را ندارد و در اینجا شاعر خود را اسیر قافیه نمیسازد؛ بلکه معمولاً در هر بخش سروده، دو یا چند مصرع قافیهدار به کار گرفته میشود.
مثال:
از تهی سرشار
جویبار لحظهها جاری است
چون سبوی تشنه کاندر خواب بیند آب و اندر آب بیند سنگ
دوستان و دشمنان را میشناسم من
زندگی را دوست میدارم
مرگ را دشمن
وای امّا با که باید گفت این؟ من دوستی دارم
که به دشمن باید از او التجا بردن
جویبار لحظهها جاری…
اخوان ثالث
چند نکته تکمیلی درس یازدهم علوم و فنون دهم
ما در این مقاله، به بررسی درس قافیه فنون دهم، موضوع درس 11 علوم و فنون دهم انسانی پرداختیم و با مباحث کلی مرتبط با تعریف قافیه و ردیف، حروف قافیه، قواعد قافیه و قافیه در شعر نو در این درس آشنا شدیم. برای دریافت متن کامل کتاب علوم و فنون دهم میتوانید؛ به سایت دفتر تالیف کتابهای فارسی مراجعه کنید.
همچنین ما، علاوه بر متن درس یازدهم علوم و فنون دهم، متن و توضیحات درسهای دیگر کتاب علوم و فنون دهم را در سایت فارسی 100 قرار دادهایم. برای دسترسی به دانشنامه مقالههای پایه دهم روی لینک کلیک کنید یا آن را لمس کنید.