درس 10 علوم و فنون دهم

درس 10 علوم و فنون دهم

زبان و ادبیات فارسی در سده های پنجم و ششم و ویژگیهای سبکی آن، درس 10 علوم و فنون دهم را خوانده‌اید؟ قرار است در این مقاله، با تمام جزئیات این درس مهم کتاب علوم و فنون 1 آشنا شویم. این مقاله بهترین منبع برای یادگیری درس 10 علوم و فنون 1 در امتحان نهایی فارسی دهم و آزمون سراسری است.

آموزش، فقط محدود به چارچوب کلاس نیست. ما در سایت فارسی ۱۰۰ زمینه‌ای برای بهره‌گیری دانش‌آموزان از آموزش رایگان و همیشگی فراهم کرده‌ایم.

در این پست آموزشی، متن، توضیحات و نمونه‌هایی درباره درس زبان و ادبیات فارسی در سده های پنجم و ششم و ویژگیهای سبکی آن از کتاب فنون دهم (درس دهم علوم و فنون دهم) به شما ارائه می‌شود. در این درس درباره سبک شناسی شعر و نثر قرن پنجم و ششم با ذکر مثال صحبت می‌شود.

متن درس 10 علوم و فنون دهم

شعر فارسی

تلاش شاعران ایران از قرن سوم تا میانۀ قرن پنجم، موجب شد زبان و ادب فارسی در شرق و شمال شرق، یعنی ماوراءالنّهر، خراسان و سیستان گسترش یابد. عوامل مهم پیشرفت و گسترش زبان و ادبیات فارسی در این دوره عبارت اند از:

  • گرایش شاهان در جلب عالمان و ادیبان به دربار؛
  • لشکرکشی‌ها و فتوحات غزنویان؛
  • توسعۀ مدارس و مراکز تعلیم.

در این دوره پدیده‌های عمدۀ دیگری نیز برای زبان فارسی رخ نموده است، از جمله:

  1. گسترش فارسی دری و آمیزش آن با کلمات و لغات نواحی مرکزی و غربی ایران؛
  2. درآمیختن زبان فارسی با لغات زبان عربی؛
  3. آمیختگی با واژه ها، نام‌ها و لق بهای غیر رایج در عصر غزنوی و سلجوقی.

هرچه زمان می‌گذشت، آمیختگی زبان فارسی با واژگان عربی بیشتر می‌شد؛ زیرا در مدارس آن عهد، عمدتا تحصیل علوم دینی و ادبی، میسّر بود؛ به همین سبب شاعران و ادیبان، بیش از هر چیز با زبان و ادبیات عربی آشنا می‌شدند.

رویداد مهم دیگر این دوره، نشر و گسترش زبان فارسی در هندوستان و آسیای صغیر، یعنی در نواحی شرقی و غربی بیرون از ایران بود. زبان فارسی در پی لشکرکشی‌های متعدّد محمود غزنوی، و جانشینان او، به هندوستان راه یافت و در اندک زمانی در میان هندوان نه تنها زبان سیاسی و نظامی، بلکه زبانی مقدّس قلمداد گردید.

با نگاهی گذرا به شعر این دوره، درمی یابیم:

  • تا حدود نیمۀ دوم قرن پنجم و آغاز قرن ششم، شعر پارسی همچنان تحت تأثیر سبک دورۀ سامانی و غزنوی است؛ یعنی سخن شاعرانی چون ناصر خسرو قبادیانی، یادآور سروده‌های سخنوران قرن چهارم است. گروهی از شاعران این دوره، در عین تقلید از پیشینیان، هر یک ابتکارات و نوآور یهایی دارند که باعث دگرگونی و تحوّل در سبک سخن فارسی شد.
  • موضوع قابل توجّه در شعر نیمۀ دوم قرن ششم، علاقه‌مندی شاعران به سرودن غزل‌های لطیف و زیباست. انوری و هم‌سبکان او در آوردن مضامین دقیق در غزل بسیار کوشیدند.
  • تحوّلی که سنایی و انوری در غزل ایجاد کردند؛ باعث شد که در قرن هفتم، شاعران بزرگی در غزل ظهور کنند و این نوع از شعر فارسی را به اوج برسانند.
  • در همان حال که شاعران خراسان و سیستان، سرگرم رونق‌بخشی سبک تازه بودند؛ در شمال غرب ایران دسته‌ای از شاعران ظهور کردند که کار آنان در ادب فارسی، تازگی داشت.
  • این دسته که شاعران معروف آذربایجان (خاقانی، نظامی و…) بودند؛ سبک شعر فارسی را از آنچه در دیگر نواحی ایران یا پیش از آنان رایج بود، متمایز ساختند.
  • مرکز ادبی مهمّ دیگری که در نیمۀ دوم قرن ششم، در شکل‌گیری شیوۀ خاصّی از شعر فارسی مؤثرّ بود، حوزۀ ادبی فارس و نواحی مرکزی (عراق عَجَم) است. در این حوزۀ ادبی، شاعران و نویسندگان مشهوری در اصفهان، همدان، ری و… ظهور کردند که در تجدید سبک، بسیار تأثیرگذار بودند؛ از جملۀ آنان، جمال‌الدّین عبدالرّزاق اصفهانی است.
  • سبک شعر در نیمۀ دوم قرن ششم و اوایل قرن هفتم متحوّل شد و عمدتاً با شیوۀ شاعری پیش از آن، متمایز گردید و مقدمۀ ظهور «سبک عراقی» در شعر فارسی شد.
  • شعر این دوره از نظر سبک گویندگی و موضوع، تنوّع یافت و در شاخه‌ها و رشته‌هایی همچون مدح، هجو، طنز، وعظ و حکمت، داستان‌سرایی، تغزّل و حماسه به کار گرفته شد.
  • از ویژگی‌های شعر فارسی در این دوره، تأثیرپذیری برخی از شاعران از ادبیات عرب و مضامین شعری آن است.
  • نکتۀ قابل توجه دیگر در شعر این دوره، آن است که برخی از شاعران از مدح شاهان و انتساب به دربارها پرهیز می‌کردند. ناصرخسرو، از شاعران آغاز این دوره، به سبب پایبندی به اعتقادات خاصّ دینی از دربارها کناره می‌گرفت. پس از او، سنایی هم که ابتدا مدیحه‌گوی بود، در دورۀ دوم از حیات شعری خود، به سیر و سلوک معنوی پرداخت.
  • تحوّل روحی و معنوی سنایی، آغازی برای دگرگونی عمیق در شعر فارسی گردید؛ آن‌چنان که به پیروی از وی بسیاری از شاعران به تصوّف و عرفان روی آوردند و شاعران بزرگی چون عطاّر و مولوی ظهور کردند. با خروج شعر از دربارها و ورود آن به خانقاه‌ها، دامنۀ موضوعات آن، گسترش یافت و بر سادگی بیان، قدرت عواطف، عمق افکار و اندیشه‌هایی که موضوع شعر پارسی بود؛ افزوده شد و خانقاه‌ها در شمار پشتیبانان و پناهگاه‌های شعر فارسی درآمدند.
  • حکمت و دانش و اندیشه‌های دینی نیز در شعر این دوره، تأثیری عمیق بخشید و جزئی از مضامین شعری شد. بدبینی شاعران نسبت به دنیا و بریدن از آن، شکایت از روزگار، بیان ناخرسندی فرزانگان از اوضاع زمانۀ خویش و طرح نابسامانی‌های اجتماعی از مضامین برجستۀ شعر این دوره است.

لیلی و مجنون نظامی

نثر فارسی در سده‌های پنجم و ششم

این دوره، یکی از مهم‌ترین دوره‌های کمال و گسترش نثر پارسی است. در قرن چهارم و اوایل قرن پنجم، نثر پارسی تازه ظهور کرده بود و  با همۀ پیشرفت‌هایی که داشت؛ هنوز در آغاز راه بود. در نیمۀ قرن پنجم با دورۀ بلوغ آن مواجه می‌شویم و در قرن ششم و اوایل قرن هفتم آن را در حال پختگی و کمال می‌یابیم.

در این دوره، تألیف کتاب در موضوع‌های گوناگون علمی رواج یافت و نثر ساده به کمال رسید و نثر مصنوع هم رایج شد. از دیگر مسائلی که در تاریخ نثر این دوره اهمّیت دارد؛ توجّه نویسندگان به فارسی‌نویسی است که عمده‌ترین دلایل آن عبارت‌اند از:

  1. گسترش عرفان و تصوّف؛
  2. شکل‌گیری دولت سلجوقی و بهره‌گیری از دبیران و نویسندگان تربیت یافته در خراسان و عراق؛ چنان که کمتر، نامه و منشور و فرمانی به زبان عربی نگاشته می‌شد و بدین‌سان مجموعه‌های مشهوری از متون نثر پارسی پدید آمد.

در این دوره، از دیدِ سبک نثر پارسی به شیوۀ دیگری از نثر می‌رسیم که می‌توان آن را نثر موزون نامید. ویژگی اصلی نثر موزون به کارگیری سجع است. سجع در نثر مانند قافیه در شعر است؛ بنابر این، نثر موزون یا آهنگین با بهره گیری از جمله‌های کوتاه، خود را به شعر نزدیک می‌کند.

خواجه عبدالله انصاری این شیوۀ نثر را به کمال رساند؛ آن چنان که می‌توان آثار وی را سرآمد همۀ نثرهای موزون فارسی شمرد. نمونه‌ای از این نثر را می‌خوانیم:

ای کریمی که بخشندۀ عطایی؛ و ای حکیمی که پوشندۀ خطایی؛ و ای صمدی که از ادراک خلق جدایی؛ و ای احدی که در ذات و صفات، بی همتایی؛ و ای خالقی که راه نمایی؛ و ای قادری که خدایی را سزایی؛ جانِ ما را صفای خود دِه؛ و دل ما را هوای خود ده؛ و چشم ما را ضیای خود دِه؛ و ما را آن دِه که آن بهِ؛ و مگذار ما را به کِه و مِه.

نمونۀ دیگر از نثر موزون که تحت تأثیر خواجه عبدالله نوشته شد؛ کتاب تفسیر «کشف الاسرار و عُدّه الابرار» ابوالفضل مِیبُدی است:

فرمان بزرگوار از خدای نامدار می‌گوید… بندگان من، مرا پرستید و مرا خوانید و مرا دانید که آفریدگار منم؛ کردگار نامدار، بنده نوازِ آمرزگار منم؛ مرا پرستید که جز من معبود نیست؛ مرا خوانید که جز من مُجیب نیست… .

پس از نثر موزون، به شیوۀ دیگری می‌رسیم که نثر فنی نام دارد. منظور از نثر فنی، آوردن آرایه‌های ادبی فراوان، امثال و اشعار گوناگون از عربی و پارسی و اصطلاحات علمی است. دورۀ رواج این گونه نثر، قرن ششم هجری است و نخستین نمونۀ آن، کتاب «کلیله و دمنه» از ابوالمعالی نصرالله منشی است که (در سال 536 ه .ق.) در اواسط نیمۀ اوّل قرن ششم تألیف شد:

بازرگانی بود بسیار مال و او را فرزندان در رسیدند و از کسب و حِرفَت اعِراض نمودند و دست اسراف به مال او دراز کردند. پدر، موعظت و ملامت ایشان واجب دید و در اثنای آن گفت که: ای فرزندان، اهل دنیا، جویانِ سه رُتبت‌اند و بدان نرسند، مگر به چهار خصلت؛ امّا آن سه که طالب آنند، فراخیِ معیشت است و رفعتِ منزلت، و رسیدن به ثواب آخرت؛ و آن چهار که به وسیلتِ آن بدین اغَراض توان رسید، الَفَغدنِ مال است از وجه پسندیده و

برخی از ویژگی‌های سبکی این دوره:

الف) زبانی

  • از میان رفتن لغات مهجور فارسی نسبت به سبک خراسانی؛
  • فراوانی ترکیبات نو؛
  • کاهش سادگی و روانی کلام و حرکت به سوی دشواری متون؛
  • ورود لغات زبان ترکی و مغولی به زبان فارسی.

ب) ادبی

  1. رواج و او جگیری بیشتر قالب‌های شعری، به ویژه غزل و مثنوی؛
  2. رواج داستان‌سرایی و منظومه‌های داستانی؛
  3. توجّه بیشتر به آرایه‌های ادبی؛
  4. به‌کارگیری ردیف‌های فعلی و اسمیِ دشوار در شعر.

پ) فکری

  • ورود اصطلاحات عرفانی؛
  • فراوانی وعظ و اندرز در شعر؛
  • فاصله گرفتن غزل از عشق زمینی؛
  • رواج هجو در شعر؛
  • رواج حسّ دینی؛
  • رواج مفاخره، شکایت و انتقاد اجتماعی.

ویژگی‌های عمدۀ نثر فارسی این دوره عبارت‌اند از:

  1. استفاده از آرایه‌های ادبی؛ مانند: موازنه، سجع، مراعات نظیر، تشبیه و…؛
  2. حذف افعال به قرینه؛
  3. کاربرد لغات مهجور عربی، ترکی و مغولی و اصطلاحات علمی و فنّی؛
  4. رواج نثر داستانی، تمثیلی و عرفانی؛
  5. آوردن مترادف‌ها و توصیف‌های فراوان؛
  6. کاربرد آیات، احادیث و اشعار در متن؛
  7. استفاده از ترکیبات دشوار.

برخی از آثار منثور این دوره عبارت‌اند از: قابوس‌نامه، تاریخ بیهقی، چهارمقالۀ نظامی عروضی، مقامات حمیدی، کلیله و دمنه.

چهارمقاله نظامی عروضی

نمونه

چنین آورده‌اند که نصر بن احمد که واسطۀ عِقدِ آل سامان بود و اوج دولت آن خاندان، ایاّمِ مُلکِ او بود، و اسباب تمنّع و علل تَرَفّع در غایت ساختگی بود؛ خزاین آراسته و لشکر جرّار و بندگان فرمانبردار. زمستان به دارالمُلک بخارا مقام کردی و تابستان به سمرقند رفتی یا به شهرهای خراسان.

چهارمقاله، نظامی عَروضی

چند نکته تکمیلی درس دهم علوم و فنون دهم

ما در این مقاله، به بررسی درس زبان و ادبیات فارسی در سده های پنجم و ششم و ویژگیهای سبکی آن از کتاب فنون دهم، موضوع درس 10 علوم و فنون دهم انسانی پرداختیم و با مباحث کلی مرتبط با سبک شناسی شعر و نثر قرن پنجم و ششم در این درس آشنا شدیم. برای دریافت متن کامل کتاب علوم و فنون دهم می‌توانید؛ به سایت دفتر تالیف کتاب‌های فارسی مراجعه کنید. 

همچنین ما، علاوه بر متن درس دهم علوم و فنون دهم، متن و توضیحات درس‌های دیگر کتاب علوم و فنون دهم را در سایت فارسی 100 قرار داده‌ایم. برای دسترسی به دانشنامه مقاله‌های پایه دهم روی لینک کلیک کنید یا آن را لمس کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *