درس تاریخ ادبیات فارسی در قرنهای هفتم، هشتم و نهم، درس 1 علوم و فنون یازدهم را خواندهاید؟ قرار است در این مقاله، با تمام جزئیات این درس مهم کتاب علوم و فنون 2 آشنا شویم. این مقاله بهترین منبع برای یادگیری درس 1 علوم و فنون 2 در امتحان نهایی علوم و فنون یازدهم و آزمون سراسری است.
آموزش، فقط محدود به چارچوب کلاس نیست. ما در سایت فارسی ۱۰۰ زمینهای برای بهرهگیری دانشآموزان از آموزش رایگان و همیشگی فراهم کردهایم.
در این پست آموزشی، متن، توضیحات و نمونههایی درباره درس تاریخ ادبیات فارسی در قرنهای هفتم، هشتم و نهم فنون یازدهم (درس اول علوم و فنون یازدهم) به شما ارائه میشود. در این درس درباره تاریخ ادبیات فارسی در قرنهای هفتم، هشتم و نهم با ذکر مثال صحبت میشود.
متن درس 1 علوم و فنون یازدهم
قرن هفتم
سال گذشته با تاریخ ادبیات ایران در قرنهای اولیه هجری تا قرن ششم آشنا شدیم و دریافتیم که برخی از عوامل سیاسی و اجتماعی مثل روی کار آمدن حکومتهای غزنوی و سلجوقی و تغییر مرکز ادبی و سیاسی از خراسان به عراق عجم، زمینههای تغییر سبک را در متون زبان فارسی پدید آورد و خواندیم که سبکهای آذربایجانی و بینابین از سبک خراسانی فاصله گرفتند و کم کم سبک عراقی پدید آمد.
سبک عراقی از اوایل قرن هفتم تا اوایل قرن دهم به مدت ۳۰۰ سال سبک غالب متون ادب فارسی بود. مغولان در اوایل قرن هفتم (۶۱۶ هـ. ق.) به نواحی مرزی ایران حمله کردند و بعد بهتدریج بر نواحی دیگر هم چیرگی یافتند و به نظام اقتصادی، کشاورزی و فرهنگی ایران آسیبهای عمدهای رساندند.
خراسان که کانون فرهنگی ایران بود؛ ویران شد و بسیاری از مدارس، که مهد علم و فرهنگ بودند؛ از بین رفتند و بزرگانی چون نجم الدّین کُبری و فریدالدّین عطّار نیشابوری در یورش ویرانگر مغول، کشته شدند. کمال الدّین اسماعیل، مدّاح جلالالدّین خوارزمشاه که خود در سال ۶۳۵ هـ.ق. به دست مغولان در اصفهان کشته شد؛ درباره قتلعام سال ۶۳۳ هـ.ق. مغولان در اصفهان میگوید:
کس نیست که تا بر وطن خود گرید / بر حال تباه مردم بد گرید
دی بر سر مردهای دوصد شیون بود / امروز یکی نیست که بر صد گرید
با حملۀ ویرانگر مغولان و بعد از آن، هجوم وحشیانه تیمور و حکومت ظالمانه این دو، نه تنها بناها و آبادانیها، بلکه بنیان فرهنگ و اخلاق نیز تباه و ویران گردید و دوستداران فرهنگ و اخلاق که سرخورده و مأیوس شده بودند؛ اغلب منزوی شدند و به تصوّف پناه بردند، تا به آرامش برسند و برای تسکین خود به ادبیاتی روی آوردند، که بر عواطف انسانی، ترویج روحیه تسامح و تساهل، خدمت به خلق، آزادگی و اعتقاد به بیثباتی دنیا تکیه داشت.
در اواخر دورۀ مغول، بساط حکومت آخرین خلیفۀ عباسی، المستعصم بالله، برچیده شد و با توجّه به پایان یافتن خلافت، زبان رسمی و رایج عربی و نگارش به آن از رواج افتاد و توجّه به زبان فارسی که زبان تودۀ مردم بود؛ رونق بیشتری گرفت.
دلیل نامگذاری سبک این دوره به «عراقی» این است، که بعد از حملۀ مغول، کانونهای فرهنگی از خراسان به عراق عجم منتقل شد. (اوّلین نشانههای تغییر سبک از زمان سلجوقیان آغاز شده؛ اما خراسان هنوز بهطور کامل ویران نشده بود) و شاعران و نویسندگان بزرگ در این دوره، غالبا از اهالی شهرهای عراق عجم (اصفهان، همدان، ری، اراک کنونی و…) بودند.
وضعیت زبان و ادبیات فارسی در این دوره، مثل بسیاری از دانشهای دیگر، با دورههای پیش از خود متفاوت شد و به نوعی دچار سستی و نابسامانی گردید؛ چرا که بسیاری از دانشمندان و ادیبان کشته و یا متواری شدند و دیگر از دربارهای ادبدوست و خاندانهای فرهنگپرور خبری نبود؛ امّا در کنار این عوامل مخرب و منفی، در این دوره عوامل مثبتی نیز وجود داشت، که رشد زبان و ادبیّات و اعتبار ادیبان و اندیشمندان را موجب شد.
با انتقال قدرت از خراسان به مرکز ایران، زبان و ادبیّات فارسی در ناحیۀ عراق عجم گسترش یافت و در حوزههای ری، فارس، همدان و اطراف آنها آثار ارزشمندی پدید آمد و زمینههایی برای تغییر سبک از خراسانی به عراقی ایجاد شد. در این زمان قالبهای جدیدی نیز در شعر و نثر پدید آمد.
شعر این عصر، نرم و دلنشین و برخوردار از معانی عمیق انسانی و آسمانی شد و اکثر شاعران از حاکمان روی برتافتند. در نتیجه، قصیده که پیش از این در خدمت ستایش فرمانروایان بود؛ کمرنگ شد و غزل که زبان دل و عشق بود؛ گسترش یافت؛ البته قالب مثنوی نیز برای ظهور عاطفه، اخلاق و عرفان میدان فراخی پدید آورد و در نمونههای ارزشمندی، مانند مثنوی مولوی، حماسهای عرفانی سروده شد که قهرمانش، انسان پاک نهاد و خداجویی است، که به نبرد با هوای نفس میپردازد.
نثر در این دوره بیشتر به دو جریان گرایش پیدا کرد: یکی «ساده نویسی» در آثاری مثل طبقات ناصری و مرصادالعباد و دیگر، «پیچیده نویسی» با محتوای عمدتاً تاریخ حاکمان وقت، که در آثاری همچون تاریخ وصّاف و تاریخ جهانگشای جوینی دیده میشود.
معروفترین شاعران و نویسندگان این دوره
■ مولانا جلال الدّین بلخی معروف به مولوی
از شاخص ترین شاعران عارف است، که در دو محور اندیشه و احساس آثار جاودانهای پدید آورد. او در مثنوی معنوی و دیوان شمس، بسیاری از معارف بشری و مسایل عرفانی را بیان کرده است. از میان آثار منثور مولانا، فیه ما فیه و مجالس سبعه را مولانا گفته و شاگردان نوشتهاند و مکاتیب، مجموعه نامههای مولانا به قلم خود اوست. اثر اخیر سبک نثر وی را بیشتر و بهتر نمودار می سازد.
■ سعدی
فرمانروای ملک سخن، سی و پنج سال گرد جهان گشت، تجربه اندوخت و از هر خرمنی خوشهای چید و گلستان را به نثر مسجّع و بوستان را در قالب مثنوی پدید آورد؛ دو اثر ارزشمندی که به ما درس اخلاق و حکمت را میآموزد. استاد سخن نه تنها در ادبیات تعلیمی سخنگوی ضمیر خودآگاه ایرانی است؛ در سرودن غزلهای عاشقانه نیز، سرآمد شاعران و نویسندگان فارسی زبان است. وی در بیشتر قالبهای ادبی طبعآزمایی کرده و شاهکارهای ماندگاری در ادب فارسی به یادگار گذاشته است.
■ فخرالدّین عراقی
از دیگر شاعران نامآور این دوره و صاحب غزلهای عرفانی زیبا است. مثنوی «عشّاقنامه» او مشهور است. او در هر فصل این مثنوی به یکی از مباحث عرفانی پرداخته و سخن را با تمثیل و حکایت به پایان رسانده است. همچنین در کتاب «لُمَعات» خود، سیر و سلوک عارفانه را در قالب نظم و نثر بیان کرده است.
■ نجم الدّین رازی (معروف به نجم دایه)
از منشیان و نویسندگان توانا و از عارفان وارسته این دوره است. او کتاب «مرصاد العباد من المبدأ الی المعاد» را در بیان سلوک دین و تربیت نفس انسانی نوشت. نثر کتاب گاهی ساده و گاه دارای سجع و موازنه است. علاوهبر این نویسنده در خلال موضوعات کتاب، احادیث، آیات و اشعاری از خود و شاعران دیگر نقل میکند. این اثر که نثری شیوا، آراسته و دل انگیز دارد، در بین متون عارفانه از مرتبهای والا برخوردار است.
■ عطاملک جوینی
از نثرنویسان این دوره است. خاندان او از افراد بانفوذ حکومت مغولان بودند. وی از نوجوانی به کارهای دیوانی پرداخت و در سفرهای متعدّدی حضور داشت و اطلاعات فراوانی درباره تاریخ مغولان کسب کرد، که موجب تألیف کتاب «تاریخ جهانگشا» شد. این کتاب در شرح ظهور چنگیز، احوال و فتوحات او، تاریخ خوارزمشاهیان، فتح قلعههای اسماعیلیه و حکومت جانشینان حسن صبّاح نوشته شده است. نثر این کتاب مصنوع و دشوار است.
■ خواجه رشیدالدّین فضلالله همدانی
یکی دیگر از چهرههای علمی و سیاسی در عصر ایلخانان به شمار میرود. وی وزیر مقتدر غازانخان و اولجایتو بود. مهمترین کتاب او «جامع التواریخ» نام دارد که به نثری عالمانه و پخته نوشته شده است. اقدام مهم فرهنگی او تأسیس عمارت «ربع رشیدی» در تبریز است، که در حکم دانشگاه آن زمان بوده است.
■ شمس قیس رازی
از نویسندگان زبردست این دوره است و اثر معروفش، «المُعجَم فی مَعاییر اشعار العجم»، از نخستین و مهم ترین آثار در علم عروض، قافیه، بدیع و نقد شعر به شمار میرود، که نثر او در مقدمه مصنوع و در اصل کتاب ساده و عالمانه است.
قرن هشتم
در این دوران، به دلیل بیاعتقادی برخی از ایلخانان مغول و بیتعصّبی برخی دیگر نسبت به مذاهب رایج، فرصتی پدید آمد تا صاحبان مذهبهای مختلف عقاید خود را ابراز کنند. قلمرو بالندگی زبان و فرهنگ فارسی نیز، عرصه وسیعی یافت، بهطوری که از شبهقاره هند تا آسیای صغیر، بسیاری به این زبان سخن میگفتند؛ ضمن اینکه عراق عجم و مهمتر از آن شهر شیراز، همچنان در حکم مرکز ادبی این عصر به شمار میرفت.
از بین رفتن دربارهای ادب دوست ایرانی تبار، از رونق افتادن قصیدهسرایی را در پی داشت و زبان شعر جز در سرودههای شاعران شاخص، مانند خواجو و حافظ، به سستی گرایید.
■ خواجوی کرمانی
از غزلپردازان برجسته این دوره است؛ شاعری که غزلهای او بر حافظ نیز تأثیرگذار بوده است. خواجو چند مثنوی به پیروی از پنج گنج نظامی سروده، که نشاندهندۀ استادی او در شاعری است. شعر او در مجموع، کمال یافته و پخته است.
■ ابن یمین
شاعر عصر سربداران، مردی دهقانپیشه بود که قدرت شاعری خود را در قطعات اخلاقی آشکار کرده است. وی در شعر خود قناعتپیشگی و بیاعتباری دنیا را مورد تأکید قرار میدهد:
مرد آزاده در میان گروه / گر چه خوشخو و عاقل و داناست
محترم آنگهی تواند بود / که از ایشان به مالَش استغناست
وآن که محتاج خلق شد، خوار است / گرچه در علم، بوعلیسیناست
■ حافظ
از شاعران سرآمد قرن هشتم است. او با تلفیق عشق و عرفان، غزل فارسی را به کمال رسانید. لحن سخن او گزنده، طنزآمیز و سرشار از خیرخواهی و اصلاحطلبی است. در غزل او، فرهنگ گذشته ایران با همه کمال ایرانی اسلامی خود رخ مینماید و شعرش به قول خود او همه بیتالغزل معرفت است:
شعر حافظ همه بیتالغزل معرفت است / آفرین بر نفس دلکش و لطف سخنش
■ سلمان ساوجی
از دیگر شاعران این قرن است که در غزل توجّه خاصی به سعدی و مولوی داشته و دارای قصایدی نیز در سبک عراقی است. مثنوی جمشید و خورشید او به شیوه داستانهای نظامی سروده شده است.
■ عبید زاکانی
شاعر خوشذوق و آگاهی است که نکتهیابی و انتقادهای ظریف اجتماعی او معروف است. شاعری که ناملایمات اوضاع آشفته روزگار خود را برنمیتافت و تزویر و ریاکاری حاکمان را در آثارش به تصویر میکشید. او در منظومه «موش و گربه» ناهنجاریهای اجتماعی را به شیوه طنز و تمثیل بیان کرده است. این شوخطبع آگاه نهتنها در شعر، که در نثر نیز دارای طنزهای ماندگاری است و «رسالۀ دلگشا»، «اخلاق الاشراف» و «صد پند» از آن جملهاند.
■ حمدالله مستوفی
از مورّخان مشهور ایران و نویسنده کتاب «تاریخ گزیده» است. این کتاب تاریخ پیامبران، خلفای چهارگانه، خلفای بنیعباس و تاریخ ایران را تا سال ۷۳۰ هـ.ق. دربرمیگیرد.
قرن نهم
بعد از غارتها و ویرانگریهای مغولان، ایران دستخوش حملۀ بنیانبرانداز دیگری شد و بر اثر آن ابنیۀ فرهنگی، ادبی و اجتماعی کشور یکسره نابود گردید. این حادثه به وسیله تیمور گورکانی صورت گرفت و آنچه را که پس از حمله مغول سالم یا نیمه سالم مانده بود، مثل فارس و یا در زمان ایلخانان مغول (جانشینان چنگیز) مختصر تجدید حیاتی یافته بود، همه از میان رفت.
تیموریان تقریبا از نیمه دوم قرن هشتم تا اوایل قرن دهم در ایران حکومت کردند و ویرانگریهای آنها ادامه داشت. البته بازماندگان تیمور، همچون بازماندگان چنگیز، کم و بیش از فرهنگ ایرانی تأثیر پذیرفتند و بعد از مدتی در ایران متمدّن شدند. در عهد آنان، علاوهبر گسترش هنرهایی چون مینیاتور، معماری و تذهیب، تاریخ نویسی نیز ادامه یافت و ادبیات رونقی تازه گرفت، کسانی مانند جامی و دولتشاه کتابهای ارزشمندی نوشتند؛ هر چند این رونق، بنیادی نبود و کتابهای تحقیقی این دوره عمدتا سطحی و ادبیات دوره نیز تقلیدی و فاقد نوآوری بود.
پس از مرگ تیمور، شاهرخ توانست شهر هرات را مرکز فرمانروایی خود قرار دهد. او با علاقهای که به هنر و فرهنگ اسلامی پیدا کرده بود، از هنرمندان خوشنویس، نقّاش و شاعر حمایت نمود. بایسنقر میرزا پسر او نیز هنرمند و هنردوست بود و در زمان او هنرمندان، قرآن کریم و شاهنامه فردوسی را به خط خوش نگاشتند و با تصاویری زیبا آراستند و آثاری ماندگار از هنر اسلامی عرضه کردند.
از شاعران و نویسندگان معروف این دوره افراد زیر را میتوان نام برد.
■ جامی
معروف ترین شاعر این قرن، کتاب «بهارستان» را به تقلید از گلستان سعدی نوشت و در کتاب «نَفَحاتُ الاُنس» خود نیز شیوۀ تذکره الاولیای عطار را در بیان حقایق عرفانی و ذکر احوال عارفان به کار برد. او همچنین مثنویهایی به پیروی از نظامی سرود که تحفه الاحرار یکی از آنهاست:
گفت به مجنون صنمی در دمشق / کای شده مستغرق دریای عشق
عشق چه و مرتبه عشق چیست؟ / عاشق و معشوق در این پرده کیست؟
عاشق یکرنگ و حقیقت شناس / گفت که ای محو امید و هراس
نیست به جز عشق در این پرده کس / اوّل و آخر همه عشق است و بس
■ شاه نعمت الله ولی
از دیگر شاعران قرن نهم است، که در تصوّف و طریقت مقامی بلند داشته و سرسلسلۀ صوفیان نعمتاللّهی به شمار میرود. دیوان شعرش مضامین عرفانی دارد.
■ دولتشاه سمرقندی
از نویسندگان این قرن است که «تذکرۀ دولتشاه» را به تشویق امیرعلیشیر نوایی نوشته است. این کتاب شرح احوال بیش از صد تن از شاعران ایرانی از آغاز تا زمان مؤلف است.
چند نکته تکمیلی درس اول علوم و فنون یازدهم
ما در این مقاله، به بررسی درس تاریخ ادبیات فارسی در قرنهای هفتم، هشتم و نهم فنون یازدهم، موضوع درس 1 علوم و فنون یازدهم انسانی پرداختیم و با مباحث کلی مرتبط با تاریخ ادبیات فارسی در قرنهای هفتم، هشتم و نهم، در این درس آشنا شدیم. برای دریافت متن کامل کتاب علوم و فنون یازدهم میتوانید؛ به سایت دفتر تالیف کتابهای فارسی مراجعه کنید.
همچنین ما، علاوه بر متن درس اول علوم و فنون یازدهم، متن و توضیحات درسهای دیگر کتاب علوم و فنون یازدهم را در سایت فارسی 100 قرار دادهایم. برای دسترسی به دانشنامه مقالههای پایه یازدهم روی لینک کلیک کنید یا آن را لمس کنید.