درس مبانی تحلیل متن

درس مبانی تحلیل متن (درس 1 علوم و فنون دهم)

درس مبانی تحلیل متن، درس اول علوم و فنون دهم را خوانده‌اید؟ قرار است در این مقاله، با تمام جزئیات این درس مهم کتاب علوم و فنون 1 آشنا شویم. این مقاله بهترین منبع برای یادگیری درس 1 علوم و فنون 1 در امتحان نهایی فارسی دهم و آزمون سراسری است.

آموزش، فقط محدود به چارچوب کلاس نیست. ما در سایت فارسی ۱۰۰ زمینه‌ای برای بهره‌گیری دانش‌آموزان از آموزش رایگان و همیشگی فراهم کرده‌ایم.

در این پست آموزشی، متن، توضیحات و نمونه‌هایی درباره درس مبانی تحلیل متن (درس اول علوم و فنون دهم) به شما ارائه می‌شود. در این درس درباره انواع مختلف قلمروهای زبانی، ادبی و فکری و همچنین تحلیل متن صحبت می‌شود و نمونه‌های مختلفی بررسی می‌شوند.

متن درس مبانی تحلیل متن

هر چیزی که ذهن ما را به پویایی درآورد، «متن» است. به بیان دیگر، هنگامی که از متن، سخن می‌گوییم، خواست ما فقط نوشته‌های روی کاغذ و کتاب نیست؛ صدایی که می‌شنویم، بویی که حس می‌کنیم، رویدادی که می‌بینیم، مزه‌ای که می‌چشیم و چیزی که لمس می‌کنیم؛ هر کدام، متن به شمار می‌آیند؛ بنابراین، متن‌ها شنیداری، بویایی، دیداری و… هستند؛ برای نمونه، کتاب‌ها معمولاً متن‌های دیداری به شمار می‌آیند؛ اگر خوانده شوند، به آنها متن‌های شنیداری یا خوانداری می‌گوییم. در این کتاب مقصود ما از متن، آثار شعر و نثر فارسی است.

یکی از آسانترین و کاربردی ترین شیوه‌ها این است که متن از سه دیدگاهِ زبان، ادبیات و فکر؛ یعنی در سه قلمرو بررسی شود:

  • زبانی؛
  • ادبی؛
  • فکری.

در یک نگاه کلّی، متون یا آثار مکتوب ادبی را به دو بخش، تقسیم می‌کنیم:

  • شعر
  • نثر

در این درس، به نمونه متن‌های شعری می‌پردازیم و به گونه ای عملی تلاش می‌کنیم و نمونه‌های شعری را بررسی می‌نماییم. بنابراین در بررسی و تحلیل متن باید نکات زیر را مورد توجه قرار دهیم:

  1. خوانش؛
  2. شناسایی و استخراج نکات زبانی؛
  3. شناسایی و استخراج نکات ادبی؛
  4. شناسایی و استخراج نکات فکری؛
  5. نتیجه گیری و تعیین نوع.

خوانش شعر

خواندن دقیق متن، نخستین گام مؤثرّ در رویارویی با متون است؛ البتّه پیش از خوانش، نگاهی کلیّ به متن از آغاز تا انجام برای کشف لحن و آهنگ، ضروری است. پس از شناسایی لحن مناسب با حال و هوای محتوای اثر، خواندن اتفاق می‌افتد. پس لازم است تمام اثر، یک باره و بی گسست، خوانده شود تا درک ارتباط طولی و فهم محتوایی دچار اختلال نشود. شعر زیر را که لحن روایی – داستانی دارد، با هم می‌خوانیم.

به دام افتاد روباهی سحرگاه / به روبه‌بازی اندیشید در راه

که گر صیّاد بیند هم‌چنینم / دهد حالی به گازُر پوستینم

پس آن‌گه، مُرده کرد او خویشتن را / ز بیم جان، فرو افکند تن را

چو صیّاد آمد، او را مرده پنداشت / نمی‌یارست روبه را کم انگاشت

ز بُن بُبرید حالی گوش او لیک / که گوش او به کار آید مرا نیک

به دل، روباه گفتا ترکِ غم گیر / چو زنده مانده‌ای، یک گوش، کم گیر

یکی دیگر بیامد، گفت این دَم / زبان او به کار آید مرا هم

زبانش را بُرید آن مرد، ناگاه / نکرد از بیم جان، یک ناله روباه

دگر کس گفت: ما را از همه‌چیز / به کار آید همی دندان او نیز

نزَد دَم، تا که آهن درفکندند / به سختی چند دندانش بکندند

به دل، روباه گفتا گر بمانم / نه دندان باش و نه گوش و زبانم

دگر کس آمد و گفت اختیار است / دل روبه، که رنجی را به کارست

چو نام دل شــنید از دور، روباه / جهان بر چشم او شد تیره، آن‌گاه

به دل می‌گفت با دل نیست بازی / کنون باید به کارم حیله‌سازی

بگفت این و به صد دستان و تزویر / بجَست از دام، همچون از کمان، تیر

حدیث دل، حدیثی بس شگفت است / که در عالم، حدیثش درگرفته است

الهی نامه، عطاّر نیشابوری

2- شناسایی و استخراج نکات زبانی

برخی از نکات زبانی شعرِ خوانده شده، عبارت اند از:

  • وجود واژگان کهن؛ مانند «گازر»، «نمی یارست». 
  • کمی واژگان غیر فارسی؛ 
  • کاربرد شبکۀ معنایی؛ مانند «حیله، دستان، تزویر، دام» و « دل، زبان، گوش و دندان»
  • ترکیب‌سازی؛ مانند «روبه بازی»، «حیله سازی»
  • کاربردهای تاریخی دستور: «مُرده کرد» ،«نمی یارست … کم انگاشت» ،«به کار آید همی»
  • زبان شعر ساده و جمله‌ها کوتاه است: مانند «به دام افتاد روباهی سحرگاه»، «به روبه بازی اندیشید در راه»
  • بیشتر واژگان شعر، ساختمان ساده دارند: مانند «دام، روباه، صیّاد، گازر، گوش، دل، زبان و…»

3- شناسایی و استخراج نکات ادبی

در این مرحله، عینک زیبایی شناسی به چشم می‌زنیم و شعر را یک بار دیگر بررسی می‌کنیم و به نکات ادبی زیر، دست می‌یابیم:

  • از قرار گرفتن قافیه در پایان هر دو مصراع یک بیت، می‌فهمیم که قالب شعر «مثنوی» است.
  • «ترکِ غم گرفتن»، «دَم نزدن» و «جهان بر چشم او شد تیره» کنایه است.
  • «بجَست از دام، همچون از کمان، تیر» تشبیه و مراعات نظیر دارد.

4- شناسایی و استخراج نکات فکری

از مقایسه اجزای (بدن گوش، زبان و دندان) با «دل» و برتری دادن دل به همه اجزا در این شعر، به این نکته پی می‌بریم که شاعر «دل» را جایگاهی با اهمیت می‌داند و به همین سبب می‌گوید: «با دل نیست بازی» و بعد از این در بیت پایانی، نتیجه گیری عرفانی شاعر آشکار می‌شود.

این شعر اگرچه ظاهری ساده و داستانی دارد، پایان بندی و نتیجه گیری شاعر، بیانگر ذهن خلّاق اوست که یک نکته عمیق معرفتی درباره ارزش و جایگاه دل را این گونه در قالب داستان «روباه و شکارچی» گنجانده است تا بگوید که همه چیزِ وجودِ ما دل است و گران بهایی دل، به سبب این است که خانه و جایگاه خداوند است.

5- نتیجه گیری و تعیین نوع

  • شعر، ظاهری ساده، محسوس و عینی دارد؛ امّا نتیجه گیری پایانی، مفهومی ذهنی و معنوی است.
  • با توجّه به، حکمت و معرفتی که در شعر نهفته است و شاعر برای بیان آن، از ظرف داستانی بهره گرفته است، در مجموع، این شعر را در رده ادبیات تعلیمی می‌توان جای داد.

نکاتی را که در ارزیابی متن شعر به کار گرفته ایم، برای بررسی متن نثر نیز مورد توجه قرار می‌دهیم. با این توضیح که ابتدا با آرامش، متن را که به ما داده شده یک بار از نظر می‌گذرانیم. شاید بتوان این مرحله را مرحله «چشم خوانی» نامید. پس از چشم‌خوانی گام‌های زیر را در بررسی و تحلیل متن نثر برمی داریم.

1- خوانش متن

اکنون متن زیر را با توجّه به توضیحات درس و آموخته‌های پیشین، با دقّت می‌خوانیم. برای استخراج نکات مهم بهتر است از آغاز، کاغذ و قلمتان را آماده کنید تا به موقع، واژه‌ها یا جمله‌های ویژه را نشانه گذاری و یادداشت نمایید.

«چون بشناختم که آدمی، شریفترِ خلایق است و قدر ایاّم عمر خویش نمی داند، در شگفت افتادم و چون نیک بنگریستم؛ دریافتم که مانع آن، راحت اندک و نیاز حقیر است که مردمان بدان، مبتلا گشته اند.

هر که به امور دنیایی رو آورد و از سعادت آخرت خود غفلت کند، همچون آن مرد است که از پیش اشُتر مست بگریخت و به ضرورت، خویشتن در چاهی آویخت و دست در دو شاخ زد که بر بالای آن روئیده بود و پاهایش بر جایی قرار گرفت. در این میان، بهتر بنگریست، هر دو پای، بر سر چهار مار بود که سر از سوراخ، بیرون گذاشته بودند. نظر بر قعر چاه افکند، اژدهایی سهمناک دید؛ دهان گشاده و افتادنِ او را انتظار می‌کرد. به سر چاه، التفات نمود.

موشانِ سیاه و سپید، بیخ آن شاخ‌ها دایم می‌بریدند و او در اثنای این، تدبیری می‌اندیشید و خلاص خود را طریقی می‌جُست. پیشِ خویش، زنبورخانه‌ای و قدری شهد یافت، چیزی از آن به لب برُد، از نوعی در حلاوت آن مشغول گشت که از کار خود غافل ماند و نه اندیشید که پای او بر سر چهار مار است و نتوان دانست که کدام وقت در حرکت آیند، و موشان در بریدن شاخها، جِدِّ بلیغ می‌نمایند و …، چندانکه شاخ بگسست و آن بیچارۀ حریص در دهان اژدها افتاد.

پس، من دنیا را بدان چاهِ پُر آفت، مانند کردم و موشان سپید و سیاه و مداومت ایشان بر بریدن شاخها بر شب و روز، و آن چهار مار را به طبایع که عمادِ خلقت آدمی است و هر گاه که یکی از آن در حرکت آید، زهرِ قاتل باشد، و چشیدنِ شهد و شیرینی آن را مانند کردم به لذّات این جهانی که فایدۀ آن، اندک و رنج آن، بسیار است، و راه نجات بر آدمی، بسته می‌گرداند، و اژدها را مانند کردم به مرجعی که از آن، چاره نتواند بود؛ هرآینه بدو باید پیوست و آنگاه ندامت، سود ندارد و راه بازگشتن مهیّا نیست.»

(کلیله و دمنه، باب برزویۀ طبیب)

2- شناسایی و استخراج نکات زبانی

برخی از نکات برجستۀ قلمرو زبانی متن عبارت اند از:

  • کاربردهای کهن‌واژگان که امروزه، به گونه ای دیگر به کار گرفته می‌شوند: اُشتر، شاخ، بنگریست، نتوان دانست؛
  • جمع کلمۀ «موش» با نشانۀ «ان»؛
  • به کارگیری کلمۀ «بگسست» در معنی «بریده شد، شکست»
  • به کارگیری «شهد» در معنی «عسل»؛
  • کاربرد کلمۀ «قاتل» در معنی کُشنده برای غیر انسان؛
  • جدانویسی نشانۀ منفی ساز فعل «نـ» :«نه اندیشید» که امروزه می‌نویسیم: نیندیشید؛
  • کاربرد «را» به معنی «برای» در جملۀ: «خلاص خود را طریقی می‌جُست»؛
  • ترکیب «زنبورخانه» به معنی «لانۀ زنبور»، جالب توجّه است؛ 
  • بیشتر جمله‌ها در این نمونه، کوتاه و قابل فهم هستند.

3- شناسایی و استخراج نکات ادبی

  • شبکه معنایی میانِ «شهد، شیرینی، چشیدن، زنبور و حلاوت»؛
  • تضاد میان دو واژه «سیاه و سفید»، «پا و سر» و «سر و قعر» در ترکیب «سر چاه و قعر چاه»، «زهر و شیرینی یا شهد» ،«رنج و لذّت»،«اندک و بسیار»؛
  • بهره گیری از تمثیل برای بیان مفهوم غفلت انسان؛

4ـ شناسایی و استخراج نکات فکری

در این حکایت، نگرش حکمی و تعلیمی، برجسته است. نویسنده برای بیان مقصود خود؛ یعنی بهره گیری از گذر عمر برای سعادت آن جهانی، در جایگاه اندرز، خطاب به خواننده، چند نکته را یادآور می‌شود.

  • شریف بودن انسان در میان مخلوقات؛
  • گرانبها بودن لحظات عمر؛
  • هوشیاری و پرهیز از خوشی‌های زودگذر.

می‌بینیم که این حکایت از یک سو، به جایگاه و ارزش انسان، نگاهی مثبت و خوش‌بینانه دارد و از سوی دیگر نسبت به خوشی‌های مادّی و لذتهای زودگذر، نگرش منفی دارد.

5- نتیجه گیری و تعیین نوع

نویسنده، این فکر را به خواننده، انتقال می‌دهد که:

  • نسبت به جایگاه انسان، نگاه خوش‌بینانه و والایی داشته باشد.
  • قدر لحظه لحظۀ عمر خویش را بداند.
  • هوشیاری خود را حفظ کند و آن قدر سرگرم خوشی‌های دنیایی نشود که گرفتار غفلت گردد.
  • سعادت و نیک بختی راستین، کسب خشنودی خدای بزرگ است.

بر پایه بررسی‌های انجام شده و تأکید درون مایه اثر، این نوشته را نمونه‌ای از متن تعلیمی یا اندرزی می‌توان به شمار آورد.

چند نکته تکمیلی درس اول علوم و فنون دهم

ما در این مقاله، به بررسی درس مبانی تحلیل متن، موضوع درس 1 علوم و فنون دهم انسانی پرداختیم و با مباحث کلی مرتبط با تحلیل متن، ازجمله قلمرو زبانی، قلمرو ادبی و قلمرو فکری آشنا شدیم. برای دریافت متن کامل کتاب علوم و فنون دهم می‌توانید به سایت دفتر تالیف کتاب‌های فارسی مراجعه کنید. 

همچنین ما، علاوه بر متن درس اول علوم و فنون دهم، متن و توضیحات درس‌های دیگر کتاب علوم و فنون دهم را در سایت فارسی 100 قرار داده‌ایم. برای دسترسی به دانشنامه مقاله‌های پایه دهم روی لینک کلیک کنید یا آن را لمس کنید.

1 thoughts on “درس مبانی تحلیل متن (درس 1 علوم و فنون دهم)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *